طراح کامپیوتر آمریکایی جی ماینر (۱۹۳۲-۱۹۹۴) آمیگا را خلق کرد ، یک کامپیوتر شخصی که به طور موثر با محصولات اپل در طول دهه ۱۹۸۰ رقابت می کرد و دارای قابلیت های گرافیکی بود که بسیار جلوتر از زمان خود حرکت میکرد . ماینر در اوایل دهه ۱۹۸۰ توسط آتاری و کمودور، دو غول شرکتی کامپیوتری بکار گرفته شد ، او ابتدا ایده‌های اصلی را ابداع کرد و بعداً برای آنها بودجه پیدا کرد .

« جی گلن ماینر » در پرسکات آریزونا، در ۳۱ مه ۱۹۳۲ به دنیا آمد. او در جنوب کالیفرنیا بزرگ شده بود ، در دانشگاه ایالتی سن دیگو ثبت نام کرد و در آنجا درس می خواند که جنگ کره در ژوئن ۱۹۵۰ آغاز شد . ماینر تصمیم گرفت به نیروی گارد ساحلی ایالات متحده بپیوندد .
گارد ساحلی او را به یک برنامه آموزشی تکنسین الکترونیک در پایگاه خود در گروتن، کانکتیکات فرستاد. در گروتن با همسر آینده‌اش، کارولین پوپلاوسکی آشنا شد و این زوج در سال ۱۹۵۲ ازدواج کردند.

ماینر در گارد ساحلی ایالات متحده به مدت سه سال خدمت کرد ، همانطور که او در مصاحبه‌ای می گفت : «در گشت هواشناسی اقیانوس اطلس شمالی مشغول تعمیر رادارها، رادیوها و همچنین Hi-Fi کاپیتان بود».
او پس از پایان خدمت به کالیفرنیا بازگشت و کار را از سر گرفت ، «تحصیلات کالج او در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی» . او در سال ۱۹۵۸ در رشته مهندسی برق با تخصص در طراحی ژنراتور و سروو موتور فارغ التحصیل شد.

در اواخر دهه ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰، ماینر مشاغل مختلفی در صنعت الکترونیک کالیفرنیا داشت و اغلب برای استارت آپ های کوچکی کار می کرد که زمینه رشد صنعت الکترونیک سیلیکون ولی را فراهم می کردند . در یکی از شرکت ها از او خواسته شد تا یک کنسول کنترل کامپیوتری و نمایشگر ویدئو طراحی کند. در آن زمان، ترانزیستورها در مراحل ابتدایی خود بودند و ماینر به یک جهش در طراحی ترانزیستور و برد منطقی نیاز داشت. کتاب‌های کمی در این زمینه در دسترس بود و کارشناسان در این زمینه نیز کم بودند . او در مصاحبه ای می گفت : «اما این یک مزیت بود ، زیرا در آن روزها یادگیری از یک کتاب برای تبدیل شدن به متخصص شرکت آسان بود ! »

در سال ۱۹۶۴ ، ماینر به شرکت نیمه هادی جنرال میکروالکترونیکس پیوست که تراشه های نیمه هادی اکسید فلزی (MOS) را تولید می کرد . اینها جزو اولین نیمه هادی هایی بودند که می توانستند نمایشگرهای ویدئویی فشرده را فعال کنند و بار دیگر ماینر بر فناوری جدید تسلط یافت . تراشه ، نواری از مواد نیمه هادی است و زمانی که شرکت یک ماشین حساب پیشگام بر اساس ۲۳ تراشه MOS سفارشی منتشر کرد ، ماینر بخشی از تیمی بود که آن را طراحی کرده بودند . بین سال‌های ۱۹۶۴ و ۱۹۷۴ ، ماینر توسط چندین شرکت تولید تراشه استخدام شد و روی ماشین‌حساب‌ها ، ساعت‌ها و طراحی تراشه‌های دیگر قطعات کامپیوتری کار می‌کرد.

»»»»»»»»»

استخدام در آتاری

در سال ۱۹۷۴ آتاری تازه شروع به ظهور خود در صنعت بازی های ویدیویی کرده بود. ماینر از طریق یکی از دوستانش به نام هارولد لی (یکی از اولین طراحان تراشه بازی های ویدیویی) با نولان بوشنل بنیانگذار آتاری آشنا شد و از او خواسته شد تا روی طراحی تراشه برای آتاری ۲۶۰۰ کار کند ، یک کنسول بازی ویدیویی خانگی با کارتریج های بازی قابل تعویض .
چنین کنسول هایی توسط تیمی به رهبری مهندس جری لاوسون در Fairchild Electronics ساخته شده بود ، اما آتاری امیدوار بود که از عضله بازاریابی برتر خود برای جانشینی شرکت کوچک خود در بازار استفاده کند . آتاری ۲۶۰۰ به سرعت از کانال Fairchild پیشی گرفت و ماینر برای کارش با پیشنهاد پیوستن به تیم کار بر روی آتاری ۴۰۰ و ۸۰۰ پاداش دریافت کرد .
اینها جزو اولین «رایانه های شخصی» بودند ، دستگاههایی ماشین تحریر مانند با پورت هایی برای جوی استیک های بازی. و کارتریج های نرم افزاری ، ماینر این پیشنهاد را پذیرفت.

ماشین‌های آتاری در سال ۱۹۷۹ سود زیادی برای شرکت به‌دست آوردند ، اما آتاری با استفاده از تکنیک های حسابداری سواستفاده کرد تا از پرداخت پاداش‌های وعده‌داده‌شده به مهندسان خود اجتناب کند !!
ماینر یکی از گروهی از مهندسانی بود که شرکت را ترک کردند و به شرکتی به نام «زیمست» پیوستند که تراشه‌هایی را برای ضربان‌سازهای قلب با کنترل کامپیوتری تولید می‌کرد . در سال ۱۹۸۲ ، یکی از دوستان برنامه نویس ماینر به نام لری کاپلین پیشنهاد تشکیل یک شرکت کامپیوتری و بازی جدید را داد . ماینر ، کاپلین را به منابع مالی هدایت کرد و زمانی که تیم اجرایی اصلی از هم پاشید ، او به عنوان معاون Hi-Toro قرارداد امضا کرد.

جَو در Hi-Toro آزاد بود ، و ماینر، در مصاحبه‌ای در سال ۱۹۹۲ که در وب‌سایت الوود رونویسی شد ، برخی از کارمندان را «کاملاً عجیب و غریب» توصیف کرد . پسرهایی با جوراب شلواری بنفش و دمپایی خرگوش صورتی برای کار آمدند ! دیل لاک شبیه هیپی بی خانمان معمولی با موهای بلند بود و بسیار آرام بود . در واقع کل گروه خیلی آرام بودند . قصد نداشتم چیزی بگویم - وقتی استعداد را دیدم شناختم…. کار به سرانجام می رسد و این تمام چیزی است که اهمیت دارد . برای من اهمیتی نداشت که چگونه راه حل ها به دست می آیند حتی اگر کارمندان در خانه کار کنند .

»»»»»»»»»»»»»

کامپیوتر با قابلیت شبیه ساز مورد نظر

های تورو Hi-Toro ، با طراحی و بازاریابی گروهی از کارتریج های بازی ویدیویی موفق برای سیستم آتاری ، به سرعت پول جمع آوری کرد ، اما تیم برنامه نویسی آن ها چیزهای بزرگ تری در ذهن داشتند.
ماینر برای اینکه می‌خواست کامپیوتری با قابلیت‌های گرافیکی برتر طراحی کند، یک دلیل شخصی داشت: «دوست من در سینگر لینک، آل پاوند، شبیه‌سازهای واقعی میلیون دلاری [پرواز هواپیما] را به من نشان داده بود و من مجذوب شدم !
او با استفاده از یک ریزپردازنده موتورولا ۶۸۰۰۰ شروع به کار کرد، واحدی که بیشتر در ایستگاه های کاری شرکت ها استفاده می شود تا در محاسبات خانگی. این شرکت مقداری پول نقد از کمودور رقیب آتاری جذب کرد.

همانطور که پروژه توسعه یافت، ماینر ویژگی های نوآورانه دیگری را در آن جای داد. یکی استفاده از blitters بود، مدارهایی که داده ها را به سرعت در حافظه کامپیوتر به گونه ای که واحد پردازش مرکزی کامپیوتر یا CPU را دور می زند، منتقل می کند. ماینر در مصاحبه توضیح داد: «در یکی از مجلات کامپیوتری درباره‌ی تاول‌ها خواندم، و به نظر می‌رسید این راه کم‌هزینه برای بهبود انیمیشن‌هایی مانند شبیه‌سازهای پرواز است.»

هنگامی که اختلافات مربوط به علامت تجاری مربوط به شرکت ماشین چمن زنی Toro ژاپن به وجود آمد، Hi-Toro نام خود را به Amiga تغییر داد که در اسپانیایی به معنای "دوستِ مؤنث" است. فکر می‌کردم استفاده از نام اسپانیایی حرکت خوبی نیست . اما من اشتباه میکردم!

همانطور که کار روی پروژه ادامه داشت، ماینر نمونه اولیه ای را توسعه داد که برای نمایش در نمایشگاه لوازم الکترونیکی مصرفی در سال ۱۹۸۴ در شیکاگو، ایلینوی آماده شد. نمونه اولیه آنقدر شکننده بود که تیم آمیگا با استفاده از نام یکی از اعضا ، یک صندلی هواپیمای جداگانه برای آن رزرو کردند. بازدیدکنندگان از نمایشگاه تحت تأثیر گرافیک رنگی دستگاه قرار گرفتند که تا چند سال بعد توسط سایر شرکت ها تکرار نشد و آمیگا ۱۰۰۰ در اواخر سال ۱۹۸۵ وارد بازار شد. با شروع قیمت از مبلغ بسیار پایین ۷۵۰ دلار ، کیس مناسب خانگی ، صفحه کلید ، واحد پردازش و مانیتور را داشت و بلافاصله محبوب شد. ماشین‌های بعدی آمیگا، مانند آمیگا CD32 و CDTV با طراحی آلمانی نیز سهم قابل توجهی از بازار را به دست آوردند.

آمیگا و کمودور در مواجهه با رقابت اپل و مایکروسافت به سرعت در حال رشد در اوایل دهه 1990، هر دو شکست خوردند. ماینر آمیگا را ترک کرد و به شرکت بیوتکنولوژی Ventitrex پیوست که دفتر مرکزی آن در شهر Sunnyvale سیلیکون ولی قرار داشت. او در آنجا تراشه‌هایی را برای دفیبریلاتور قلبی قابل کاشت و قابل برنامه‌ریزی خارجی (دستگاه پزشکی که ضربان قلب را تنظیم می‌کند) طراحی کرد. همانطور که هارولد لی دوست ماینر بعداً به سن خوزه مرکوری نیوز گفت: «او همیشه در حال طراحی بود. او هرگز طراحی را متوقف نکرد.»

»»»»»»»»»»»»»»»»»»»

« تراشه دفیبریلاتور طراحی شده »

یکی از وسایل زندگی شرکتی ماینر که برای هرکسی که با او کار می کرد آشنا بود، سگ او میچی بود ، پلاک نام او روی دفتر کار ماینر و همچنین نشان شرکتی که به یقه داشت نقش بسته بود ، آن سگ اغلب فرآیندهای خلاقانه ماینر را از روی یک کاناپه در دفتر کارش مشاهده می‌کرد و کمک‌های او به آمیگا ۱۰۰۰ با چاپ پنجه‌ای که در بدنه دستگاه حک شده بود به یادگار گذاشته شد .

ماینر مجموعه‌ای از علایق در خارج از دنیای کامپیوتر داشت ، از جمله بونسای، هواپیمای مدل، رقص مربع، و کمپینگ، که همه این‌ها دوستان زیادی را در خارج از حوزه فناوری برای او به ارمغان آورد. در ۲۰ ژوئن ۱۹۹۴ بدلیل مشکلات کلیوی ، در مونتین ویو کالیفرنیا درگذشت .
اهمیت قابل توجه ماینر در تاریخ کامپیوترهای شخصی به طور گسترده به رسمیت شناخته نشده است . بسیاری از آنچه در مورد زندگی و حرفه او شناخته شده است از مصاحبه های وب سایت های کامپیوتری قدیمی می آید ، و مقالات کمی وجود دارد که به طور رسمی مشارکت های او را بررسی کنند . با این حال، در میان علاقه‌مندان به کامپیوتر که به گذشته گرایش دارند، هیچ شکی در اهمیت او وجود ندارد «او به عنوان پدر آمیگا شناخته می‌شود» .