رابطه بافندگی و برنامه نویسی

یکی از داستان‌های جذاب در تاریخ محاسبات، به رابطه غیرمنتظره بین بافندگی و منطق برمی‌گردد. در قرن نوزدهم، دستگاهی به نام دستگاه بافندگی جاکارد وجود داشت که می‌توانست با استفاده از کارت‌های پانچ شده، الگوهای پیچیده‌ای را بر روی پارچه ببافد.

هر کارت پانچ، حاوی مجموعه‌ای از سوراخ‌ها بود که به دستگاه می‌گفت کدام نخ‌ها را بالا ببرد و کدام‌ها را پایین نگه دارد.


آدا لاولیس، ریاضیدان و نویسنده‌ی بریتانیایی، با مطالعه‌ی دستگاه بافندگی جاکارد، ایده‌ای نوآورانه به ذهنش رسید. او متوجه شد که می‌توان از این دستگاه برای انجام محاسبات پیچیده‌تر استفاده کرد. به جای اینکه کارت‌های پانچ برای کنترل نخ‌ها استفاده شوند، می‌توانستند برای کنترل عملیات ریاضی به کار روند. لاولیس، اولین برنامه‌ی کامپیوتری را برای ماشین تحلیلی چارلز بابج نوشت، که هرگز به طور کامل ساخته نشد. با این حال، ایده‌های او، اساس برنامه‌نویسی مدرن را شکل داد

کتاب "کامپیوترهای شگفت انگیز دهه ۱۹۸۰"

یازده سال فعالیت وبلاگ 🌹

برای اطلاعات بیشتر درباره کتاب

اینجا کلیک کنید

افسانه ی ترامیل

"افسانه" واژه ای است که این روزها زیاد استفاده می شود. شاید این واژه نیز مانند "قهرمان" بیشتر معنای خود را از دست داده باشد. اما جک ترامیل مطمئناً سزاوار است که قدرت اصلی این واژه ، در مورد او به کار رود.
او یک تاجر بزرگ، پرشور، سرسخت و جنگجو بود که هیچ ترسی نداشت و تنها یک هدف در دستور کار خود داشت : بردن بازی.

اما مانند بسیاری از فاتحان ، او اینگونه شروع نکرد.
در سن ۱۰ سالگی، جک ، حمله نازی ها به شهر زادگاهش لودز لهستان را تماشا کرد و از نگاه کردن به این نمایش منقلب شد . نام تولد او ایدک ترامیلکسی بود ، نامی یهودی که باعث شد تا سال ۱۹۴۴ خانواده او به آشویتس منتقل شوند. پدرش در آنجا درگذشت و چند ماه بعد نیروهای آمریکایی توانستند آن اردوگاه را آزاد کنند .
برای چند سال بعد جک مشاغل عجیب و غریبی از جمله کار در آشپزخانه ارتش آمریکا را انتخاب کرد و جای تعجب نداشت که زندگی خود را بر روی غذا متمرکز کند. او همچنین دریافت که مادرش در اردوگاه ها زنده مانده بود و توانست دوباره مادر را در لودز ملاقات کند. بلافاصله پس از آن، در سال ۱۹۴۷، جک با هلن گلدگراب ازدواج کرد و سپس به سرعت به ایالات متحده مهاجرت کردند .

ادامه دارد

ادامه نوشته

لوگو جدید کمودور

لوگو جدید کانال ، طرح توسط c64spark

کیکستارت آمیگا

اولین مدل آمیگا ، آمیگا ۱۰۰۰ ، نیاز داشت که Kickstart 1.x را از فلاپی دیسک ، در یک بخش ۲۵۶ کیلوبایتی حافظه رم ، به نام ذخیره‌سازی کنترل قابل نوشتن (WCS) بارگذاری کند . برخی از عناوین نرم افزار آمیگا ۱۰۰۰ (به ویژه Dragon's Lair ) یک پایه کد جایگزین برای استفاده از ۲۵۶ کیلوبایت اضافی برای داده ها ارائه کردند. مدل های بعدی آمیگا ، کیکستارت را در یک تراشه رام تعبیه کرده بودند ، بنابراین زمان بوت شدن را بهبود می بخشید. بسیاری از کامپیوترهای آمیگا ۱۰۰۰ برای دریافت این تراشه ها اصلاح شدند.

کیکستارت ، در تراشه‌های رام ۲۵۶ کیلوبایتی برای نسخه‌های قبل از AmigaOS 2.0 تعبیه شد . نسخه‌های بعدی از تراشه‌های رام ۵۱۲ کیلوبایتی استفاده کردند که حاوی عملکردهای اضافی و بهبود یافته بودند. Amiga CD32 دارای یک رام ۱ مگابایتی (کیکستارت ۳.۱) با سیستم عامل اضافی و یک سیستم فایل یکپارچه برای کار با CD-ROM بود .

مدل های اولیه آمیگا ۳۰۰۰ نیز مانند آمیگا ۱۰۰۰ با کیکستارت روی فلاپی دیسک عرضه می شدند و از یک رام بتا ۱.۴ به عنوان بوت استرپ استفاده می کردند. کیکستارت ۱.۳ یا ۲.۰ را می توان به ترتیب در پارتیشنی به نام WB_1.3 یا WB_2.x استخراج کرد و در DEVS:kickstart قرار داد، یک مکان مطلق سیستم از جایی که سیستم آمیگا ۳۰۰۰ ، آن را در بوت استرپ پیدا می کند و تصویر آن را در حافظه رم کپی می کند. . این آمیگا ۳۰۰۰ اولیه هم از کیکستارت مبتنی بر رام ، و هم کیکستارت مبتنی بر دیسک پشتیبانی می‌کرد، البته نه به طور همزمان. یک آمیگا ۳۰۰۰ پیکربندی شده برای استفاده از تصاویر کیکستارت مبتنی بر دیسک، این مزیت را داشت که می‌توانست نسخه‌های مختلف AmigaOS را بدون ابزار اضافی، به سادگی با انتخاب ایمیج کیکستارت مناسب در زمان راه‌اندازی، بوت کند.

کمودور CDTV دارای رام های فریمور اضافی بود که از نظر فنی بخشی از کیکستارت آمیگا نیستند. برای نصب نسخه کیکستارت بعد از ۱.۳ ، رام های سیستم عامل اصلی CDTV باید ارتقا داده شوند.
سیستم عامل AmigaOS 2.1 یک به‌روزرسانی نرم‌افزار خالص بود و نیازی به تراشه‌های رام کیکستارت مشابه نداشت. ورکبنچ ۲.۱ روی همه رام های کیکستارت خانواده 2.0x اجرا می شد. نسخه‌های بعدی AmigaOS (۳.۵ و ۳.۹) نیز فقط نرم‌افزاری بودند . ماژول های کیکستارت AmigaOS 4 در پارتیشن دیسک بوت ذخیره می شوند.

تا کیکستارت نسخه ۲.۰ (V36) فقط بلوک های ۵۱۲ بایتی پشتیبانی می شدند. موتورولا ۶۸۰۴۰ از حافظه پنهان نوشتن استفاده می کند که نیاز به استفاده از توابع CacheClearU و CacheControl برای شستشوی کش زمانی که کد برنامه اصلاح شده است ، دارد . این توابع فقط در کیکستارت ۲.۰ یا بالاتر در دسترس هستند .

پس از راه اندازی یا تنظیم مجدد، کیکستارت تعدادی بررسی تشخیصی و سیستمی را انجام می دهد و سپس چیپست آمیگا و برخی از اجزای اصلی سیستم عامل را مقداردهی اولیه می کند. سپس دستگاه‌های بوت متصل را بررسی می‌کند و سعی می‌کند از دستگاهی که بالاترین اولویت بوت را دارد بوت شود. اگر دستگاه راه‌اندازی وجود نداشته باشد، صفحه‌ای نمایش داده می‌شود که از کاربر می‌خواهد یک دیسک راه‌اندازی را وارد کند - معمولاً یک فلاپی دیسک. قرار دادن چنین دیسک قابل بوت (به غیر از دیسک ورکبنچ) منجر به موارد زیر می شود:

الف) یک رابط خط فرمان ("CLI") برای کار با دستورات داخلی رام و دیسک (از جمله برنامه ها، اسکریپت ها) (اگر دیسک غیر ورکبنچ یا خالی باشد)

ب) یک نقطه (پایه) و روی UI با نام "Workbench" کلیک کنید اگر دیسک حاوی حداقل "loadwb" در اسکریپت "startup-sequence" موجود در پوشه "s" در این دیسک است.

ج) دیسک در یک ورکبنچ سفارشی شده یا یک برنامه راه اندازی می شود و سیستم عامل را در پس زمینه "زنده" نگه می دارد.

د) بازی یا برنامه دیگری که مستقیماً راه‌اندازی می‌شود، تمام منابع سخت‌افزاری این رایانه را با اجتناب از برقراری چندوظیفه‌ای هسته Exec، مقداردهی اولیه درایور و غیره در اختیار می‌گیرد.

کیکستارت شامل بسیاری از اجزای اصلی سیستم عامل آمیگا است ، مانند:

ابتدا ، Exec – هسته چند وظیفه ای آمیگا
و همچنین ، Intuition – قابلیت برای رابط کاربری گرافیکی، صفحه نمایش، پنجره و مدیریت دستگاه های ورودی/خروجی
پیکربندی خودکار – قابلیتی برای مقداردهی اولیه یا راه‌اندازی خودکار از سخت‌افزار توسعه سازگار
درایور دستگاه فلاپی دیسک و سیستم فایل برای خواندن و بوت شدن از فلاپی دیسک
کتابخانه DOS برای دسترسی و مدیریت فایل
AmigaDOS – قابلیت رابط خط فرمان (CLI) و تعدادی از دستورات اصلی CLI
کتابخانه گرافیکی برای طراحی اولیه و توابع گرافیک شطرنجی با استفاده از چیپست بومی آمیگا
درایور دستگاه صوتی برای سخت افزار صدای بومی آمیگا
درایورهای دستگاه برای صفحه کلید و ماوس / پورت های بازی آمیگا
کیکستارت ۱.۳ اولین نسخه ای است که از بوت شدن از هارد دیسک پشتیبانی می کند .

از نسخه 2.0 AmigaOS به بعد، کیکستارت شامل درایورهای دستگاه برای بوت شدن از دستگاه‌های روی کنترلرهای IDE ، پشتیبانی از پورت‌های PC Card و سخت‌افزارهای مختلف دیگری بود که در مدل‌های آمیگا تعبیه شده است.

ادامه دارد ...

آتاری ۲۶۰۰

آتاری ۲۶۰۰ ، به قلم امیر عباسی

***********

آتاری ۲۶۰۰ که با نام Atari VCS در سال ۱۹۷۸ عرضه شد اولین کنسولی بود که از پروسسور ۶۵۰۲ استفاده میکرد و دومین کنسولی بود که از کارتریج به عنوان رسانه استفاده میکرد. به عبارتی ۲۶۰۰ الگوی کنسولهای مدرن بود. اما برنامه نویسی برای این کنسول به سادگی برنامه نویسی برای کنسولهای مدرن نیست. برای نوشتن یک بازی برای PS4 کافیست از یک انجین مثل آنریل،‌ یونیتی یا گودو استفاده کنید. البته یک API Key لازم دارید تا انجین بتواند به شما اکسکیوتیبلهای کنسول را بدهد. انجینهای مدرن بازی سازی را تبدیل کرده اند به یک جهاد هنری تا یک جهاد برنامه نویسی. اما ۲۶۰۰ اصلا اینگونه نیست. در ۲۶۰۰ هشت کیلوبایت رم بیشتر نیست،‌ یک سی پی یو با یک رجیستر اکولومیتر و دو رجیستر ایندکس و یک استک. و دو آی سی جانبی.

همراه ۲۶۰۰ هیچ راهنمایی نیست. این وظیفه ی برنامه نویس است که کنسول را مهندسی معکوس کند و ببیند داخل آن چه خبر است. و خیلی از برنامه نویس ها همین کار را کردند. برنامه نویسهایی که از Stella Guide خبر نداشتند.

در سال ۱۹۷۸ چندماه بعد از عرضه ی کنسول برنامه نویسی به نام استیو رایت آمد و Stella Guide را نوشت. این راهنما حاوی است از تمامی مشخصات کنسول تا بتوان با اسمبلی ۶۵۰۲ رجیسترهای لازمه را بارگذاری کرد تا کنسول کاری را که میخواهیم انجام دهد.

به گفته ی این راهنما ۲۶۰۰ یک فریم تلوزیون را به ۲۶۲ خط فرضی افقی تقسیم میکند که هر ۲۲۸ تعداد کلاک را بین هم تقسیم کرده اند. و این ۲۲۸ کلاک ۳.۵۸ مگاهرتز روی هم میگیرد. حالا میرسیم به VSYNC و VBLANK. یک فریم ۳ خط عمودی وی سینک دارد و ۳۷ خط عمودی وی بلنک. و ۱۹۲ خط که خود تصویر را رسم میکنند. هر اسکن لاین در NTSC سی خط اوراسکن دارد.

خط های افقی اتوماتیک کلاک میشوند یعنی دو آی سی که در مورد آنها صحبت خواهیم کرد وظیفه ی به کنترل گرفتن خطهای افقی را دارند. اما خط های عمودی با اسمبلی کنترل میشوند. اگر این روزها یک کراس اسمبلر ۲۶۰۰ پیدا کنید یک فرمان به نام VSYNC دارند. این فرمان تنها کاری که میکند رجیستر مخصوص وی سینک در پروسسور را پر میکند. اگر وی سینک true یا 0x11 باشد یعنی وی سینک را انجام بده.

حال به آی سی TIA میرسیم. نام این آی سی یعنی Television Interface Adapter. با وارد کردن دیتای هر خط عمودی در رجیستری چیپ TIA کنسول موفق به رسم یک خط میشود. فرض کنید TIA یک کارت گرافیک است. هر خط ۷۶ سایکل میکروپروسسور را میگیرد.اما نگران نباشید چون میکروپروسسو ۳.۵ مگاهرتز است و میتواند اینکار را انجام دهد.

اما ۳ خط وی سینک،‌ ۳۷ خط وی بلنک، و ۳۰ خط اورسکن چه؟ اینها در TIA کار نمیکنند،‌ یعنی TIA به آنها کاری ندارد و روی تلوزیون هم ترسیم نمیشوند. پس برای همین میتوان از ۵۳۲۰ سایکل باقیمانده ی این خطوط برای منطق بازی استفاده کرد.

به تصویر پیوستها بروید تا دیاگرام این چیزهایی که توضیح داده ام را ببینید.

اینجاست که وارد محدودیتهای کنسول میشویم. کنسول میتوانید یک پس زمینه،‌ یک محیط بازی،‌ یک پلیر ۱ و یک پلیر ۲،‌ یک موشک ۱ و یک موشک ۲ داشته باشد. گیج شده اید؟ تمام اشخاصی که برای ۲۶۰۰ در این روزها بازی مینویسند گیج میشوند. پس اسپرایت چه؟ پس هیت باکس چه؟ بدانید که ۲۶۰۰ چهل و سه سال پیش عرضه شده و در آن زمان بازیهایی مانند Space Invaders و Pac-Man هنوز این صنعت را معنی نداده بودند. پس مهندسان آتاری بر اساس بازیهایی مانند Pong و Tank این کنسول را طراحی کردند. من به این آبجکتها میگویم «آبجکتهای سبعه» (سبع یعنی هفت) اما شما هرچی خواستید بهش بگویید.

هر کدام از آبجکتهای سبعه رجیستر خودشان را در TIA دارند.

و کنترلر. هر دکمه ی کنترلر آدرس هکسادسیمال (شانزده شانزدهی) خودش را دارد. این آدرس آدرس حافظه میباشد. با زدن هر دکمه این آدرس ۰ یا۱ میشود یعنی دکمه زده شده یا نه. میتوان با اینستراکشن BNE این را چک کرد.

گفتم ۲۶۰۰ دو آی سی دارد. آی سی دیگر PIA است. این آی سی را برخلاف TIA که طراح آن MOS Technologies بوده،‌ یک آی سی آماده است.

Stella.pdf دریافت فایل

در آخر میخواهم کد بازی پانگ که تنها ۲۵۶ بایت است و برای این کنسول در دهه ی نود توسط یک آدم خوش ذوق نوشته شده به اشتراک بگذارم:

; SMALLPONG v2.1 (255 bytes)
; Brad Smith
; 6/29/2008

; 16-bit instruction set, begin at 100h
use16
org 100h

; constants

SCREEN_WIDTH = 320
SCREEN_HEIGHT = 200
SCREEN_X_MID = SCREEN_WIDTH / 2
SCREEN_Y_MID = SCREEN_HEIGHT / 2
SCREEN_SIZE = SCREEN_WIDTH * SCREEN_HEIGHT

PADDLE_SIZE = 10
;PADDLE_LEFT_X = 0
PADDLE_RIGHT_X = SCREEN_WIDTH - 1
PADDLE_TOP = 1
PADDLE_MID = SCREEN_Y_MID - (PADDLE_SIZE/2)
PADDLE_BOTTOM = (SCREEN_HEIGHT-1) - PADDLE_SIZE

BALL_MID_X = SCREEN_X_MID
BALL_MID_Y = SCREEN_Y_MID
BALL_TOP = PADDLE_TOP
BALL_BOTTOM = (PADDLE_BOTTOM + PADDLE_SIZE) - 1

AI_THRESHOLD = SCREEN_WIDTH - 90

; main program
start:
; set up VGA mode 13h
mov al, 013h
int 10h
; store video register in es (will stay constant from here on)
push word 0A000h
pop es

; clear the screen
;xor di, di ; di = 0
;mov cx, SCREEN_SIZE
;xor al, al ; al = 0
;repz stosb

; setup stack
push word PADDLE_MID
push word BALL_MID_X
push word BALL_MID_Y

game_loop:

; wait for vsync
vsync_active:
mov dx, 03DAh ; input status port for checking retrace
in al, dx
test al, 8
jnz vsync_active ; Bit 3 on signifies activity
vsync_retrace:
in al, dx
test al, 8
jz vsync_retrace ; Bit 3 off signifies retrace

; draw game part 1
; clear old ball
; STACK: ball_y, ball_x, paddle_left_y
pop ax ; STACK: ball_x, paddle_left_y
pop bx ; STACK: paddle_left_y
xor dl, dl ; dl = 0
call put_pixel

; update game state part
; right paddle AI
; bx = ball_x
cmp bx, AI_THRESHOLD
mov cx, bx ; move bal_x to cx
mov bx, [paddle_right_y]
jl skip_ai
; ax = ball_y
sub al, (PADDLE_SIZE / 2)
cmp ax, bx
je end_ai
jg ai_dn
;ai_up:
dec bx
jmp end_ai
ai_dn:
inc bx
end_ai:
add al, (PADDLE_SIZE / 2)
skip_ai:
call clamp_paddle
mov [paddle_right_y], bx
; move ball vertical
; ax = ball_y
add al, [ball_dy]
; mov [ball_y], ax
; bounce vertical
cmp al, BALL_TOP
jne ball_not_top
neg byte [ball_dy]
ball_not_top:
cmp al, BALL_BOTTOM
jne ball_not_bottom
neg byte [ball_dy]
ball_not_bottom:
; move ball horizontal
add cx, [ball_dx]
; check for right paddle collision / goal
; ax = ball_y
; bx = paddle_right_y
; cx = ball_x
mov dx, PADDLE_RIGHT_X
call collide_paddle
; left paddle moved by player
pop bx ; STACK: EMPTY
; get movement state
push ax ; STACK: ball_y
; get shift registers
mov ah, 02h
int 16h
; test for CTRL
test al, 4
jz no_ctrl
inc bx ; move paddle down
no_ctrl:
; test for ALT
test al, 8
jz no_alt
dec bx ; move paddle up
no_alt:
pop ax ; STACK: EMPTY
call clamp_paddle
push bx ; STACK: paddle_left_y
; check for left paddle collision / goal
; ax = ball_y
; bx = paddle_left
xor dx, dx ; dx = PADDLE_LEFT_X
call collide_paddle
; end update game state

***********

; draw game part 2
; draw ball
; ax = ball_y
xchg bx, cx ; bx = ball_x, cx = paddle_left_y
mov dl, 15
call put_pixel
push bx ax ; STACK: ball_x, ball_y, paddle_left_y
; draw left paddle
mov ax, cx ; ax = paddle_left_y
xor bx, bx ; bx = PADDLE_LEFT_X
call draw_paddle
; draw right paddle
mov ax, [paddle_right_y]
mov bx, PADDLE_RIGHT_X
mov dl, 15
call draw_paddle
; end draw game part 2

; continue game if no regular keypresses
mov ah, 1
int 16h
jz game_loop

; [ 2 bytes ]
; exit if a key has been pressed
int 20h

; global data

screen_width: dw SCREEN_WIDTH
paddle_right_y: dw PADDLE_MID
ball_dx: dw 1
ball_dy: db -1

; subroutines

; put_pixel
; plots a pixel at bx,ax with color dl
; (registers preserved)
put_pixel:
push ax bx dx
mul word [screen_width]
add bx, ax
pop dx
mov [es:bx], dl
pop bx ax
ret

; draw_paddle
; draws a paddle (position: bx,ax colour: dl)
draw_paddle:
mov cx, PADDLE_SIZE
draw_paddle_loop:
call put_pixel
inc ax
loop draw_paddle_loop
xor dl, dl ; dl = 0
call put_pixel
sub al, PADDLE_SIZE+1
call put_pixel
ret

; clamp_paddle
; clamps bx to [PADDLE_TOP,PADDLE_BOTTOM]
clamp_paddle:
cmp bl, PADDLE_TOP - 1
jne not_top
mov bl, PADDLE_TOP
not_top:
cmp bl, PADDLE_BOTTOM + 1
jne not_bottom
mov bl, PADDLE_BOTTOM
not_bottom:
ret

; collide_paddle
; collides paddle with ball
; ax = ball_y
; bx = paddle_y
; cx = ball_x
; dx = PADDLE_X
collide_paddle:
cmp cx, dx
jne no_collide
cmp ax, bx
jl new_ball
push bx
add bl, PADDLE_SIZE
cmp ax, bx
pop bx
jge new_ball
neg word [ball_dx]
ret
new_ball:
; "randomize" ball_x
add al, 97
and ax, 127
add ax, BALL_MID_Y - 64
mov cx, BALL_MID_X
; don't bother resetting ball_dx/dy
; just send ball to player who just lost
no_collide:
ret

; END OF FILE
; Brad Smith, 2008

مجله کامپیوترهای خانگی شماره ۲۰۰

مجله کامپیوترهای خانگی شماره ۲۰۰

مجله کامپیوترهای خانگی شماره ۲۰۰

مجله کامپیوترهای خانگی شماره ۲۰۰

برای دریافت فایل pdf رایگان مجله کامپیوترهای خانگی ، روی تصویر مجله کلیک کنید

فایل pdf مجله کامپیوترهای خانگی شماره ۲۰۰ منتشر شد ، رمز استخراج فایل :
g98#0ib$78_ds

-------------

می خوانید :

آغاز سخن

نگاهی به رویدادهای جهان کامپیوتر

ویروسهای کامپیوتری در کنار آمیگا

صفحه تصویر متحرک در هنگام ...

آشنایی با زبان برنامه نویسی

قدم به قدم تغییر دمو در آمیگا

فرم اشتراک

پاسخ به سوالات اسپکتروم

آمیگا از دیدگاه نرم افزار

نرم افزار طراحی با بیسیک آمیگا

پرسش و پاسخ کمودور

جی ماینر _ خالق آمیگا

طراح کامپیوتر آمریکایی جی ماینر (۱۹۳۲-۱۹۹۴) آمیگا را خلق کرد ، یک کامپیوتر شخصی که به طور موثر با محصولات اپل در طول دهه ۱۹۸۰ رقابت می کرد و دارای قابلیت های گرافیکی بود که بسیار جلوتر از زمان خود حرکت میکرد . ماینر در اوایل دهه ۱۹۸۰ توسط آتاری و کمودور، دو غول شرکتی کامپیوتری بکار گرفته شد ، او ابتدا ایده‌های اصلی را ابداع کرد و بعداً برای آنها بودجه پیدا کرد .

« جی گلن ماینر » در پرسکات آریزونا، در ۳۱ مه ۱۹۳۲ به دنیا آمد. او در جنوب کالیفرنیا بزرگ شده بود ، در دانشگاه ایالتی سن دیگو ثبت نام کرد و در آنجا درس می خواند که جنگ کره در ژوئن ۱۹۵۰ آغاز شد . ماینر تصمیم گرفت به نیروی گارد ساحلی ایالات متحده بپیوندد .
گارد ساحلی او را به یک برنامه آموزشی تکنسین الکترونیک در پایگاه خود در گروتن، کانکتیکات فرستاد. در گروتن با همسر آینده‌اش، کارولین پوپلاوسکی آشنا شد و این زوج در سال ۱۹۵۲ ازدواج کردند.

ماینر در گارد ساحلی ایالات متحده به مدت سه سال خدمت کرد ، همانطور که او در مصاحبه‌ای می گفت : «در گشت هواشناسی اقیانوس اطلس شمالی مشغول تعمیر رادارها، رادیوها و همچنین Hi-Fi کاپیتان بود».
او پس از پایان خدمت به کالیفرنیا بازگشت و کار را از سر گرفت ، «تحصیلات کالج او در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی» . او در سال ۱۹۵۸ در رشته مهندسی برق با تخصص در طراحی ژنراتور و سروو موتور فارغ التحصیل شد.

در اواخر دهه ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰، ماینر مشاغل مختلفی در صنعت الکترونیک کالیفرنیا داشت و اغلب برای استارت آپ های کوچکی کار می کرد که زمینه رشد صنعت الکترونیک سیلیکون ولی را فراهم می کردند . در یکی از شرکت ها از او خواسته شد تا یک کنسول کنترل کامپیوتری و نمایشگر ویدئو طراحی کند. در آن زمان، ترانزیستورها در مراحل ابتدایی خود بودند و ماینر به یک جهش در طراحی ترانزیستور و برد منطقی نیاز داشت. کتاب‌های کمی در این زمینه در دسترس بود و کارشناسان در این زمینه نیز کم بودند . او در مصاحبه ای می گفت : «اما این یک مزیت بود ، زیرا در آن روزها یادگیری از یک کتاب برای تبدیل شدن به متخصص شرکت آسان بود ! »

در سال ۱۹۶۴ ، ماینر به شرکت نیمه هادی جنرال میکروالکترونیکس پیوست که تراشه های نیمه هادی اکسید فلزی (MOS) را تولید می کرد . اینها جزو اولین نیمه هادی هایی بودند که می توانستند نمایشگرهای ویدئویی فشرده را فعال کنند و بار دیگر ماینر بر فناوری جدید تسلط یافت . تراشه ، نواری از مواد نیمه هادی است و زمانی که شرکت یک ماشین حساب پیشگام بر اساس ۲۳ تراشه MOS سفارشی منتشر کرد ، ماینر بخشی از تیمی بود که آن را طراحی کرده بودند . بین سال‌های ۱۹۶۴ و ۱۹۷۴ ، ماینر توسط چندین شرکت تولید تراشه استخدام شد و روی ماشین‌حساب‌ها ، ساعت‌ها و طراحی تراشه‌های دیگر قطعات کامپیوتری کار می‌کرد.

»»»»»»»»»

استخدام در آتاری

در سال ۱۹۷۴ آتاری تازه شروع به ظهور خود در صنعت بازی های ویدیویی کرده بود. ماینر از طریق یکی از دوستانش به نام هارولد لی (یکی از اولین طراحان تراشه بازی های ویدیویی) با نولان بوشنل بنیانگذار آتاری آشنا شد و از او خواسته شد تا روی طراحی تراشه برای آتاری ۲۶۰۰ کار کند ، یک کنسول بازی ویدیویی خانگی با کارتریج های بازی قابل تعویض .
چنین کنسول هایی توسط تیمی به رهبری مهندس جری لاوسون در Fairchild Electronics ساخته شده بود ، اما آتاری امیدوار بود که از عضله بازاریابی برتر خود برای جانشینی شرکت کوچک خود در بازار استفاده کند . آتاری ۲۶۰۰ به سرعت از کانال Fairchild پیشی گرفت و ماینر برای کارش با پیشنهاد پیوستن به تیم کار بر روی آتاری ۴۰۰ و ۸۰۰ پاداش دریافت کرد .
اینها جزو اولین «رایانه های شخصی» بودند ، دستگاههایی ماشین تحریر مانند با پورت هایی برای جوی استیک های بازی. و کارتریج های نرم افزاری ، ماینر این پیشنهاد را پذیرفت.

ماشین‌های آتاری در سال ۱۹۷۹ سود زیادی برای شرکت به‌دست آوردند ، اما آتاری با استفاده از تکنیک های حسابداری سواستفاده کرد تا از پرداخت پاداش‌های وعده‌داده‌شده به مهندسان خود اجتناب کند !!
ماینر یکی از گروهی از مهندسانی بود که شرکت را ترک کردند و به شرکتی به نام «زیمست» پیوستند که تراشه‌هایی را برای ضربان‌سازهای قلب با کنترل کامپیوتری تولید می‌کرد . در سال ۱۹۸۲ ، یکی از دوستان برنامه نویس ماینر به نام لری کاپلین پیشنهاد تشکیل یک شرکت کامپیوتری و بازی جدید را داد . ماینر ، کاپلین را به منابع مالی هدایت کرد و زمانی که تیم اجرایی اصلی از هم پاشید ، او به عنوان معاون Hi-Toro قرارداد امضا کرد.

جَو در Hi-Toro آزاد بود ، و ماینر، در مصاحبه‌ای در سال ۱۹۹۲ که در وب‌سایت الوود رونویسی شد ، برخی از کارمندان را «کاملاً عجیب و غریب» توصیف کرد . پسرهایی با جوراب شلواری بنفش و دمپایی خرگوش صورتی برای کار آمدند ! دیل لاک شبیه هیپی بی خانمان معمولی با موهای بلند بود و بسیار آرام بود . در واقع کل گروه خیلی آرام بودند . قصد نداشتم چیزی بگویم - وقتی استعداد را دیدم شناختم…. کار به سرانجام می رسد و این تمام چیزی است که اهمیت دارد . برای من اهمیتی نداشت که چگونه راه حل ها به دست می آیند حتی اگر کارمندان در خانه کار کنند .

»»»»»»»»»»»»»

کامپیوتر با قابلیت شبیه ساز مورد نظر

های تورو Hi-Toro ، با طراحی و بازاریابی گروهی از کارتریج های بازی ویدیویی موفق برای سیستم آتاری ، به سرعت پول جمع آوری کرد ، اما تیم برنامه نویسی آن ها چیزهای بزرگ تری در ذهن داشتند.
ماینر برای اینکه می‌خواست کامپیوتری با قابلیت‌های گرافیکی برتر طراحی کند، یک دلیل شخصی داشت: «دوست من در سینگر لینک، آل پاوند، شبیه‌سازهای واقعی میلیون دلاری [پرواز هواپیما] را به من نشان داده بود و من مجذوب شدم !
او با استفاده از یک ریزپردازنده موتورولا ۶۸۰۰۰ شروع به کار کرد، واحدی که بیشتر در ایستگاه های کاری شرکت ها استفاده می شود تا در محاسبات خانگی. این شرکت مقداری پول نقد از کمودور رقیب آتاری جذب کرد.

همانطور که پروژه توسعه یافت، ماینر ویژگی های نوآورانه دیگری را در آن جای داد. یکی استفاده از blitters بود، مدارهایی که داده ها را به سرعت در حافظه کامپیوتر به گونه ای که واحد پردازش مرکزی کامپیوتر یا CPU را دور می زند، منتقل می کند. ماینر در مصاحبه توضیح داد: «در یکی از مجلات کامپیوتری درباره‌ی تاول‌ها خواندم، و به نظر می‌رسید این راه کم‌هزینه برای بهبود انیمیشن‌هایی مانند شبیه‌سازهای پرواز است.»

هنگامی که اختلافات مربوط به علامت تجاری مربوط به شرکت ماشین چمن زنی Toro ژاپن به وجود آمد، Hi-Toro نام خود را به Amiga تغییر داد که در اسپانیایی به معنای "دوستِ مؤنث" است. فکر می‌کردم استفاده از نام اسپانیایی حرکت خوبی نیست . اما من اشتباه میکردم!

همانطور که کار روی پروژه ادامه داشت، ماینر نمونه اولیه ای را توسعه داد که برای نمایش در نمایشگاه لوازم الکترونیکی مصرفی در سال ۱۹۸۴ در شیکاگو، ایلینوی آماده شد. نمونه اولیه آنقدر شکننده بود که تیم آمیگا با استفاده از نام یکی از اعضا ، یک صندلی هواپیمای جداگانه برای آن رزرو کردند. بازدیدکنندگان از نمایشگاه تحت تأثیر گرافیک رنگی دستگاه قرار گرفتند که تا چند سال بعد توسط سایر شرکت ها تکرار نشد و آمیگا ۱۰۰۰ در اواخر سال ۱۹۸۵ وارد بازار شد. با شروع قیمت از مبلغ بسیار پایین ۷۵۰ دلار ، کیس مناسب خانگی ، صفحه کلید ، واحد پردازش و مانیتور را داشت و بلافاصله محبوب شد. ماشین‌های بعدی آمیگا، مانند آمیگا CD32 و CDTV با طراحی آلمانی نیز سهم قابل توجهی از بازار را به دست آوردند.

آمیگا و کمودور در مواجهه با رقابت اپل و مایکروسافت به سرعت در حال رشد در اوایل دهه 1990، هر دو شکست خوردند. ماینر آمیگا را ترک کرد و به شرکت بیوتکنولوژی Ventitrex پیوست که دفتر مرکزی آن در شهر Sunnyvale سیلیکون ولی قرار داشت. او در آنجا تراشه‌هایی را برای دفیبریلاتور قلبی قابل کاشت و قابل برنامه‌ریزی خارجی (دستگاه پزشکی که ضربان قلب را تنظیم می‌کند) طراحی کرد. همانطور که هارولد لی دوست ماینر بعداً به سن خوزه مرکوری نیوز گفت: «او همیشه در حال طراحی بود. او هرگز طراحی را متوقف نکرد.»

»»»»»»»»»»»»»»»»»»»

« تراشه دفیبریلاتور طراحی شده »

یکی از وسایل زندگی شرکتی ماینر که برای هرکسی که با او کار می کرد آشنا بود، سگ او میچی بود ، پلاک نام او روی دفتر کار ماینر و همچنین نشان شرکتی که به یقه داشت نقش بسته بود ، آن سگ اغلب فرآیندهای خلاقانه ماینر را از روی یک کاناپه در دفتر کارش مشاهده می‌کرد و کمک‌های او به آمیگا ۱۰۰۰ با چاپ پنجه‌ای که در بدنه دستگاه حک شده بود به یادگار گذاشته شد .

ماینر مجموعه‌ای از علایق در خارج از دنیای کامپیوتر داشت ، از جمله بونسای، هواپیمای مدل، رقص مربع، و کمپینگ، که همه این‌ها دوستان زیادی را در خارج از حوزه فناوری برای او به ارمغان آورد. در ۲۰ ژوئن ۱۹۹۴ بدلیل مشکلات کلیوی ، در مونتین ویو کالیفرنیا درگذشت .
اهمیت قابل توجه ماینر در تاریخ کامپیوترهای شخصی به طور گسترده به رسمیت شناخته نشده است . بسیاری از آنچه در مورد زندگی و حرفه او شناخته شده است از مصاحبه های وب سایت های کامپیوتری قدیمی می آید ، و مقالات کمی وجود دارد که به طور رسمی مشارکت های او را بررسی کنند . با این حال، در میان علاقه‌مندان به کامپیوتر که به گذشته گرایش دارند، هیچ شکی در اهمیت او وجود ندارد «او به عنوان پدر آمیگا شناخته می‌شود» .

مجله کامپیوترهای خانگی _ شماره ۱۹۸

مجله کامپیوترهای خانگی ، شماره ۱۹۸

فایل PDF مجله کامپیوترهای خانگی

در این شماره از مجله کامپیوترهای خانگی می خوانید :

متغیرهای سیستم اسپکتروم

گرافیک اسپکتروم

نشریه داخلی کمودور

توصیه هایی به دارندگان و خریداران کمودور ۶۴

چگونگی نسوز کردن بازی در نسوزکننده ها

راهنمای برنامه گرافیکی جعبه نقاشی

ساخت بازی روی کمودور

پرسش و پاسخ کمودور ، پوپک

مروری بر بازیهای کامپیوتری

ترفند در بازیهای کامپیوتری

راهنمای برنامه گرافیکی Doodle II

شماره گذاری مجدد خطوط بیسیک

آشنایی با کارتریج های کمودور

بازگشت به برنامه بیسیک بعد از دستور List

کمودور ۶۴ در کنار POKE

آموزش مقدماتی اسمبلی آمیگا

آشنایی با سیستم آمیگا

پرسش و پاسخ آمیگا ، پوپا

--------------------

مجله کامپیوترهای خانگی ، بخشی از مجله علم الکترونیک و کامپیوتر بود که از سال ۱۳۷۰ تا مهرماه ۱۳۷۲ ، تحت عنوان "مجله کامپیوترهای خانگی" منتشر شد ، بعد از آن ، مجددا "علم الکترونیک و کامپیوتر" بر روی جلد مجله درج گردید ، مجله قطوری که بیشتر صفحات تبلیغات در آن مشاهده شده و در انتهای مجله ، بخش کوچکی تحت عنوان "کامپیوتر و جوانان" ، به کامپیوترهای خانگی اختصاص داده شد

تاریخچه آمیگا ۶۰۰


آمیگا ۶۰۰ ، که با نام A600 نیز شناخته می شود، یک کامپیوتر خانگی است که در مارس ۱۹۹۲ منتشر شد. این آمیگا ، آخرین مدل آمیگا بر اساس موتورولا ۶۸۰۰۰ و مجموعه چیپ پیشرفته آمیگا ۱۹۹۰ (ECS) است. آ۶۰۰ ، همان آمیگا ۵۰۰ پلاس است که دوباره طراحی شده و یک هارد دیسک داخلی و گزینه پورت PCMCIA به آن اضافه شده است . بدون صفحه کلید عددی، آمیگا ۶۰۰ ، فقط کمی بزرگتر از صفحه کلید IBM PC است و حدود ۶ پوند وزن دارد. این کامپیوتر با سیستم عاملAmigaOS 2.0 عرضه شد ، استفاده از این سیستم عامل ، آسان تر از نسخه های قبلی بود . مانند آمیگا ۵۰۰ ، آمیگا ۶۰۰ هم در انتهای بازار هدف قرار گرفت. کمودور قصد داشت تا قبل از معرفی آمیگای ۳۲ بیتی، فروش محصولات مرتبط با آمیگا ۵۰۰ را افزایش دهد. به گفته دیو هنی، آمیگا ۶۰۰ "قرار بود ۵۰ تا ۶۰ دلار ارزان تر از آمیگا ۵۰۰ باشد، اما حدود ۳۰ دلار بیشتر فروخته شد " که بسیار گران تر از انتظار بازار بود ، آمیگا ۶۰۰ در ابتدا قرار بود با نام آمیگا ۳۰۰ ، و به عنوان نسخه ارزان قیمت آمیگا ۵۰۰ پلاس شماره گذاری شود . مدل A600HD با هارد دیسک داخلی ۲۰ یا ۴۰ مگابایتی ۲/۵ اینچی ATA فروخته شد. سازگاری بین آمیگا ۶۰۰ و مدل های قبلی آمیگا بسیار بد است (بخاطر نبود کیکستارت رام ۱/۳) . حدود یک سوم بازی ها و دموهای ساخته شده برای آمیگا ۱۰۰۰ یا آمیگا ۵۰۰ بعلت استفاده از رام نسخه ۲ ، روی آمیگا ۶۰۰ کار نمی کنند .

توسعه و انتشار
در اواخر دهه ۱۹۹۰ ، شرکت کمودور با اخراج شش مدیر ارشد اجرایی، مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره، ایروینگ گولد، فرآیند تغییر مدیریت قابل توجهی را آغاز کرد. در بهار ۱۹۹۱ ، Prudential Mediali، یک بانکدار سابق سرمایه گذاری در Investments را به ریاست شرکت کمودور ارتقا داد و برنامه ای را که در سال ۱۹۸۹ آغاز شده بود ادامه داد که شامل کاهش بودجه و پرسنل، و تمرکز بیشتر بر فروش و تولید بود. پس از عرضه Amiga 3000T، پروژه بعدی کمودور نسل بعدی چیپست آمیگا، Advanced Graphics Architecture (AGA) بود. در همان زمان، مهندسان دیو هاینی، جف پورتر و اریک لاویتسکی کار بر روی آمیگا 3000+ را آغاز کردند، اولین کامپیوتری که از چیپست AGA استفاده کرد، در حالی که جو اوگنبراون روی آمیگا 1000+ کار می کرد و همچنین از چیپ ست استفاده می کرد ، و این طرح در توسعه شرکت نقش داشت، جورج رابینز پروژه پایین رده دیگری به نام آمیگا ۳۰۰ را طراحی کرد. با اسم رمز ژوئن Bug، این رایانه یک فلاپی درایو داشت و به اندازه و وزن یک کمودور ۶۴ بود. وقتی هر سه پروژه در مسیر درست قرار گرفتند، علی تیم مدیریت مهندسی را اخراج کرد. و بیل سیدنز، مدیر اجرایی سابق IBM را به عنوان مدیر مهندسی این شرکت منصوب کرد.
سیدنز مدل های A1000+ و A3000+ را لغو کرد و چیپست AGA را به تاخیر انداخت، و فقط اهداف طراحی خود را برای آمیگا ۳۰۰ تغییر داد. این مدل در اواسط مارس ۱۹۹۲ با نام آمیگا ۶۰۰ جایگزین آمیگا ۵۰۰ شد. این واحد در کارخانه تولید کمودور ، در ایروین اسکاتلند ساخته شد. آمیگا ۶۰۰ و آمیگا ۶۰۰ HD به ترتیب ۴۹۹.۹۹ دلار و ۷۴۹.۹۹ دلار فروخته می شدند . قیمت اولی حدود ۵۰ دلار بیشتر از آمیگا ۵۰۰ در زمان فروش این دو سیستم بود، اما آمیگا ۶۰۰ طبیعتاً با قیمتی بسیار کمتر از آن به فروش خواهد رسید. در همان سال، اسنایدز ، تولید آمیگا ۵۰۰ را که هنوز هم محبوب بود، لغو کرد تا از تقاضا برای سیستم جدید اطمینان حاصل کند، و کار بر روی سری آمیگا را ترک کرد ، زیرا اسنایدز و علی بر فروش مدل‌های جدید و همچنین هدف قرار دادن بازار رایانه‌های شخصی تمرکز کردند. توسعه برای شش ماه اول راکد بود. تولید آمیگا ۶۰۰ در پایان سال ۹۳ متوقف شد. گزارش شده است که ۱۹۳۰۰۰ دستگاه از این مدل در آلمان به فروش رسیده است.

اطلاعات فنی
آمیگا ۶۰۰ دارای یک پردازنده موتورولا ۶۸۰۰۰ است که با فرکانس ۷.۰۹ مگاهرتز (PAL) یا ۷.۱۶ مگاهرتز (NTSC) و ۱ مگابایت رم "تراشه" با زمان دسترسی 80 ns کار می کند.

گرافیک و صدا
آمیگا ۶۰۰ ، آخرین مدل آمیگا است که از مجموعه تراشه های پیشرفته کمودور ، (ECS) استفاده می کند که می تواند ۲ مگابایت رم تراشه را آدرس دهی کند و حالت نمایش با وضوح بالا را اضافه کند. تراشه‌های نمایشگر سوپر اگنس ، می‌توانند با استفاده از همگام‌سازی فرکانس‌های مختلف، حالت‌های مختلف صفحه نمایش از ۳۲۰ در ۲۰۰ پیکسل تا ۱۲۸۰ در ۵۱۲ پیکسل را هدایت کنند. مانند چیپست اصلی آمیگا، می تواند تا ۳۲ رنگ را از یک پالت ۱۲ بیتی (۴۰۹۶ رنگ) حتی در وضوح صفحه نمایش پایین تر نمایش دهد. حالت نیمه روشن اضافی اجازه می دهد تا هر یک از ۳۲ رنگ موجود در پالت به نصف روشنایی خود کم شوند ، بنابراین ۶۴ رنگ به طور همزمان ارائه می شود. علاوه بر این، یک حالت ۴۰۹۶ رنگ "HAM" با وضوح کمتر در دسترس است. رزولوشن های بالاتر مانند 800x600i تنها می توانند چهار رنگ را به طور همزمان نمایش دهند. صدا نسبت به طرح اصلی آمیگا بدون تغییر است. یعنی چهار کانال ۸ بیتی مبتنی بر DMA، دو تا در بلندگوی چپ و دو تا در بلندگوی راست. آمیگا ۶۰۰ اولین مدل آمیگا با ویدیوی ترکیبی رنگی داخلی (RCA) بود که به این کامپیوتر اجازه می‌داد تا از تلویزیون‌های استاندارد CRT بدون نیاز به آداپتور مدولاتور RF Commodore A520 استفاده شود.

لوازم جانبی و گسترش
آمیگا ۶۰۰ دارای کانکتورهای مخصوص آمیگا شامل دو پورت DB9M برای جوی استیک، موس و قلم نور، یک پورت سریال استاندارد ۲۵ پین RS-232 و یک پورت موازی ۲۵ پین سنترونیکس است. در نتیجه، آمیگا ۶۰۰ با بسیاری از لوازم جانبی موجود در مدل‌های قبلی آمیگا، از جمله MIDI، نمونه‌های صدا و دستگاه‌های ضبط ویدیو سازگار است. افزونه جدید سری آمیگا ، اسلات PCMCIA Type II و رابط ۴۴ پین داخلی ATA بود که بیشتر در رایانه های لپ تاپ یافت می شود. هر دو رابط توسط تراشه سفارشی "Gayle" کنترل می شوند. آمیگا ۶۰۰ دارای یک محفظه داخلی برای یک هارد دیسک داخلی ۲/۵ اینچی است که به یک کنترلر ATA متصل می شود. آمیگا ۶۰۰ اولین مدل از دو مدل آمیگا با رابط PCMCIA نوع II است. این کانکتور به تعداد زیادی لوازم جانبی سازگار اجازه می دهد که می توانند به کنترلر ATA متصل شوند. در بازار رایانه های لپ تاپ، تنها کارت های PCMCIA 16 بیتی با سخت افزار سازگار هستند، اما لوازم جانبی جدیدتر کارت PC 32 بیتی (CardBus) سازگار نیستند. از نظر مکانیکی، فقط کارت‌های نوع I و نوع II در اسلات قرار می‌گیرند، کارت‌های ضخیم‌تر نوع III نمی‌توانند ، مگر اینکه مادربرد را از قاب خارج کنید . همچنین آمیگا ۶۰۰ قبل از نهایی شدن استاندارد توسعه یافته است، بنابراین این پورت به طور کامل با استاندارد PCMCIA Type II مطابقت ندارد. پیاده سازی PCMCIA در آمیگا ۶۰۰ تقریباً یکسان است. بسیاری از لوازم جانبی آمیگا برای این کانکتور توسط توسعه دهندگان شخص ثالث منتشر شده است، از جمله کارت های SRAM، کنترل کننده های CD-ROM، کنترل کننده های SCSI، کارت های شبکه، نمونه های صدا و دستگاه های ضبط ویدیو. . اگرچه PCMCIA از نظر روحی مشابه معماری توسعه کمودور ، برای سیستم های قبلی بود، توانایی در نظر گرفته شده برای توسعه راحت خارجی از طریق این رابط، لوازم جانبی PCMCIA را برای رایانه‌های شخصی کم‌هزینه قانونی کرد.
قابلیتهای گسترده استفاده از PCMCIA به دلیل هزینه های زیادی که داشت ، در زمان انتشار تا حد زیادی محقق نشده بود. از آن زمان، بسیاری از لوازم جانبی کامپیوتر لپ تاپ سازگار مانند کارت های شبکه (هم سیمی و هم بی سیم)، مودم های سریال و آداپتورهای CompactFlash با آمیگا ۶۰۰ کار کرده اند.

سیستم عامل
آمیگا ۶۰۰ ، با سیستم عامل ۲ ، شامل ورکبنچ ۲ و رام کیکستارت نسخه ۳۷/۲۹۹، ۳۷/۳۰۰ یا ۳۷/۳۵۰ (شماره ویرایش داخلی کمودور) عرضه می شود. به طور گیج کننده، هر سه ویرایش رام رسماً به عنوان نسخه "2.05" تعیین شده اند. برخی از آمیگا ۶۰۰ های اولیه با کیکستارت ۳۷/۲۹۹ عرضه شدند و از کنترلر هارد داخلی ATA و رابط PCMCIA پشتیبانی نمی کردند. بارگذاری درایورهای لازم از فلاپی دیسک امکان پذیر است، اما بوت مستقیم از دستگاه ATA یا PCMCIA امکان پذیر نیست. مدل‌های دارای کیکستارت ۳۷/۳۰۰ یا ۳۷/۳۵۰ می‌توانند از مزایای این دستگاه‌ها در هنگام عرضه استفاده کنند. نسخه ۳۷/۳۵۰ سازگاری با هارد دیسک های ATA را با افزایش زمان انتظار برای چرخش دیسک ها در هنگام بوت بهبود می بخشد.

CPU
به‌روزرسانی‌های غیررسمی پردازنده ، شامل موتورولا ۶۸۰۱۰ ، ۶۸۰۲۰ (تا ۲۵ مگاهرتز) و ۶۸۰۳۰ (تا ۵۰ مگاهرتز) است . پردازنده ها با جایگزینی با ۶۸۰۰۰ ارتقا نمی یابند، بلکه با اتصال کانکتور به پردازنده و اشغال گذرگاه سیستم ارتقا می یابند. با این حال، این رویکرد باعث ایجاد مشکلات بی‌ثباتی در برخی از طراحی‌های برد می‌شود که نیاز به رفع سفارشی برای عملکرد پایدار دارد. در نتیجه، چنین بهبودهای پردازنده عمدتاً محبوب نبودند.

حافظه
رم را می توان تا ۲ مگابایت "رم تراشه" با استفاده از شکاف توسعه trapdoor زیر دستگاه ارتقا داد. با افزودن ۴ مگابایت دیگر "رم سریع" به اسلات کارت PCMCIA با یک کارت SRAM مناسب به ظرفیت ۶ مگابایت خواهد رسید. با این حال، "رم سریع" بیشتری را می توان از طریق ارتقاء حافظه غیر رسمی یا CPU اضافه کرد. برای مثال، برد A608 با وصل کردن آن روی پردازنده ۶۸۰۰۰ سیستم ، تا ۸ مگابایت رم اضافه می‌کند.

سیستم عامل
این امکان وجود دارد که آمیگا ۶۰۰ خود را به ورکبنچ ۲/۱ ارتقا دهید. و ویژگی بومی سازی سیستم عامل به چندین زبان را اضافه کنید و این ورکبنچ ، دارای یک درایور "CrossDOS" است که پشتیبانی خواندن/نوشتن برای رسانه های فرمت شده FAT (MS-DOS) مانند فلاپی دیسک و هارد دیسک را فراهم می کند. ورکبنچ ۲/۱ ، یک به روز رسانی فقط نرم افزاری بود که با همه رام های کیکستارت در خانواده 2.0x کار می کرد. پس از انتشار AmigaOS 3.1 در سال ۱۹۹۴ ، امکان ارتقاء آمیگا ۶۰۰ با نصب رام کیکستارت ۳/۱ سازگار با نسخه ۴۰/۶۳ فراهم شد.

هوش مصنوعی ، قسمت اول

پیشرفت های علمی و فناوری جنگ جهانی دوم


تلاش برای جنگ مستلزم تحولاتی در زمینه علم و فناوری بود، تحولاتی که زندگی در دنیا را برای همیشه تغییر داد و فناوری امروزی را ممکن ساخت.

از میان میراث‌های ماندگار جنگی که همه جنبه‌های زندگی را تغییر داد - از اقتصاد و معنای عدالت گرفته تا ماهیت جنگ - میراث علمی و فناوری جنگ جهانی دوم تأثیر عمیق و دائمی بر زندگی پس از ۱۹۴۵ گذاشت. جنگ جهانی دوم به منظور پیروزی در جنگ، کاربردهای جدیدی پیدا کرد زیرا محصولات تجاری در دهه‌های پس از پایان جنگ به ستون اصلی خانه انسان مدرن تبدیل شدند. پیشرفت‌های پزشکی در زمان جنگ نیز در دسترس مردم غیرنظامی قرار گرفت و منجر به جامعه‌ای سالم‌تر با عمری طولانی‌تر شد. علاوه بر این، پیشرفت‌ها در فن‌آوری جنگ به توسعه سلاح‌های قدرتمند فزاینده‌ای کمک کرد که تنش‌ها را بین قدرت‌های جهانی تداوم بخشید و شیوه زندگی مردم را به روش‌های اساسی تغییر داد. (جنگ سرد)
وقتی به فناوری زمان جنگ نگاه می کنیم که پس از جنگ جهانی دوم ارزش تجاری پیدا کرد، نمی توان از دستگاه کوچکی که به اندازه کف دست بود و به عنوان مگنترون حفره ای شناخته می شود چشم پوشی کرد . این دستگاه نه تنها در کمک به پیروزی در جنگ جهانی دوم ضروری بود، بلکه روش تهیه و مصرف غذا را نیز برای همیشه تغییر داد. این نام دستگاه - مگنترون حفره - ممکن است به اندازه چیزی که تولید می کند قابل تشخیص نباشد : مایکروویو. در طول جنگ جهانی دوم، توانایی تولید طول موج‌های کوتاه‌تر یا میکرو با استفاده از یک مگنترون حفره‌ای بر فناوری رادار قبل از جنگ بهبود یافت و منجر به افزایش دقت در فواصل بیشتر شد. فناوری رادار نقش مهمی در جنگ جهانی دوم ایفا کرد و از چنان اهمیتی برخوردار بود که برخی از مورخان ادعا کرده اند که رادار بیش از هر فناوری دیگری از جمله بمب اتمی به متفقین کمک کرد تا در جنگ پیروز شوند. پس از پایان جنگ، مگنترون های حفره ای مکان جدیدی به دور از هواپیماهای جنگی و ناوهای هواپیمابر پیدا کردند و در عوض به یک ویژگی رایج در خانه های امروزی تبدیل شدند.

پرسی اسپنسر، مهندس آمریکایی و متخصص در طراحی لوله رادار که به توسعه رادار برای نبرد کمک کرد، به دنبال راه‌هایی برای استفاده از این فناوری برای استفاده تجاری پس از پایان جنگ می گشت . داستان رایج ادعا می‌کند که اسپنسر وقتی در مقابل یک رادار فعال ایستاده بود، آب نباتی که در جیبش داشت، ذوب شد. اسپنسر شروع به آزمایش با انواع مختلف غذا، مانند پاپ کورن کرد و دری را برای تولید تجاری مایکروویو باز کرد. با استفاده از این فناوری در زمان جنگ، مایکروویوهای تجاری در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ به طور فزاینده‌ای در دسترس قرار گرفتند و روش تهیه غذا توسط زنان خانه دار و شاغل را به‌گونه‌ای تغییر داد که تا به امروز ادامه دارد. سهولت گرم کردن غذا با استفاده از مایکروویو، این فناوری را به یک ویژگی مورد انتظار در خانه مدرن قرن بیست و یکم تبدیل کرده است.

رادار بیش از تغییر صرفاً نحوه گرم کردن غذای افراد ، جزء ضروری هواشناسی شد . توسعه و کاربرد رادار برای مطالعه آب و هوا مدت کوتاهی پس از پایان جنگ جهانی دوم آغاز شد. هواشناسان با استفاده از فناوری رادار، دانش خود را در مورد الگوهای آب و هوا افزایش دادند و توانایی خود را در پیش بینی پیش بینی آب و هوا افزایش دادند. در دهه ۱۹۵۰ ، رادار به روشی کلیدی برای هواشناسان برای ردیابی بارندگی و همچنین سیستم های طوفانی تبدیل شد و راهی را که آمریکایی ها دنبال می کردند و برای تغییرات روزانه آب و هوا برنامه ریزی می کردند، پیش برد.

مانند فناوری رادار، کامپیوترها قبل از شروع جنگ جهانی دوم در حال توسعه بودند. با این حال، جنگ مستلزم پیشرفت سریع چنین فناوری بود که منجر به تولید رایانه‌های جدید با قدرت بی‌سابقه شد. یکی از این نمونه ها انتگرالگر عددی الکترونیکی و کامپیوتری بود به نام (ENIAC)، یکی از اولین کامپیوترهای همه منظوره....

انیاک که قادر به انجام هزاران محاسبه در یک ثانیه بود، ابتدا برای اهداف نظامی طراحی شده بود، اما تا سال ۱۹۴۵ تکمیل نشد. دولت ایالات متحده بر اساس تحولات زمان جنگ در فناوری رایانه، ENIAC را در اوایل سال ۱۹۴۶ برای عموم مردم منتشر کرد و کامپیوتر را ارائه کرد. به عنوان ابزاری که می تواند انقلابی در زمینه ریاضیات ایجاد کند. ENIAC با اشغال ۱۵۰۰ فوت مربع با ۴۰ کابینت که ۹ فوت ارتفاع داشتند، با قیمت ۴۰۰۰۰۰ دلار عرضه شد. در دسترس بودن ENIAC آن را از سایر رایانه ها متمایز کرد و آن را به عنوان یک لحظه مهم در تاریخ فناوری محاسبات مشخص کرد. در دهه ۱۹۷۰، حق ثبت اختراع برای فناوری محاسباتی ENIAC وارد حوزه عمومی شد و محدودیت‌های اصلاح این طرح‌های تکنولوژیکی را برداشت.

همراه با پیشرفت فناوری مایکروویو و کامپیوتر، جنگ جهانی دوم تغییرات مهمی را در زمینه جراحی و پزشکی ایجاد کرد . مقیاس ویرانگر هر دو جنگ جهانی مستلزم توسعه و استفاده از تکنیک های پزشکی جدید بود که منجر به بهبود در انتقال خون ، پیوند پوست و پیشرفت های دیگر در درمان تروما شد . نیاز به درمان میلیون‌ها سرباز همچنین تولید گسترده درمان ضد باکتریایی را ضروری کرد که یکی از مهم‌ترین پیشرفت‌های پزشکی در قرن بیستم را به همراه داشت. اگرچه دانشمند الکساندر فلمینگ در سال ۱۹۲۸ خواص ضد باکتریایی قالب Penicillium notatum را کشف کرد، اما تولید تجاری پنی سیلین ها پس از شروع جنگ جهانی دوم آغاز شد. از آنجایی که دانشمندان آمریکایی و انگلیسی به طور جمعی برای رفع نیازهای جنگ کار می کردند، تولید پنی سیلین در مقیاس بزرگ به یک ضرورت تبدیل شد. مردان و زنانی با هم تخمیر تانک عمیق را آزمایش کردند و فرآیند مورد نیاز برای تولید انبوه پنی سیلین را کشف کردند. پیش از حمله به نرماندی در سال ۱۹۴۴، دانشمندان ۲/۳ میلیون دوز پنی سیلین تهیه کردند و آگاهی مردم را از این "داروی معجزه آسا" به ارمغان آوردند. با ادامه جنگ، تبلیغاتی که از فواید پنی سیلین خبر می دادند، این آنتی بیوتیک را به عنوان یک داروی شگفت انگیز برای نجات جان میلیون ها نفر معرفی کردند. از جنگ جهانی دوم تا به امروز، پنی سیلین یک شکل مهم از درمان است که برای جلوگیری از عفونت باکتریایی استفاده می شود.

از میان تمام پیشرفت‌های علمی و فناوری که در طول جنگ جهانی دوم انجام شد، تعداد کمی به اندازه بمب اتمی مورد توجه قرار می‌گیرند. بمب‌های اتمی که بر روی هیروشیما و ناکازاکی انداخته شد، در بحبوحه رقابت بین محور و قدرت‌های متفقین در طول جنگ توسعه یافت و به عنوان نشانه‌های قابل توجهی برای پایان نبرد در اقیانوس آرام عمل کرد. در حالی که بحث ها در مورد تصمیم به استفاده از سلاح اتمی بر جمعیت غیرنظامی همچنان ادامه دارد، اختلاف کمی در مورد راه های گسترده ای که عصر اتمی برای شکل دادن به قرن بیستم آغاز شد، وجود دارد. رقابت برای تسلط، هم ایالات متحده و هم اتحاد جماهیر شوروی را به تولید و نگهداری هر چه بیشتر سلاح هسته ای سوق داد. از آن مسابقه تسلیحاتی، عصر جدیدی از علم و فناوری آغاز شد که ماهیت دیپلماسی، اندازه و قدرت نیروهای نظامی و توسعه فناوری را برای همیشه تغییر داد که در نهایت فضانوردان را روی سطح ماه قرار داد.

مسابقه تسلیحاتی در تسلیحات هسته ای که پس از جنگ جهانی دوم انجام شد، این نگرانی را ایجاد کرد که یک قدرت نه تنها بر روی زمین، بلکه در خود فضا نیز برتری پیدا کند. در اواسط قرن بیستم، مسابقه فضایی باعث ایجاد یک برنامه جدید هوانوردی شد . در پی پرتاب موفقیت آمیز ماهواره شوروی، اسپوتنیک ۱ ، در سال ۱۹۵۷ ، ایالات متحده با پرتاب ماهواره خود به نام جونو ۱ پاسخ داد.، چهار ماه بعد در سال ۱۹۵۸ ، قانون ملی هوانوردی و فضایی (ناسا) از کنگره ایالات متحده برای نظارت بر تلاش برای ارسال انسان به فضا تأیید شد. مسابقه فضایی بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در نهایت با فرود خدمه آپولو ۱۱ بر سطح ماه در ۲۰ ژوئیه ۱۹۶۹ به اوج خود رسید. جنگ سرد بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی تقریباً از هر نظر جنبه های زندگی را تغییر داد. اما هر دو تسلیحات هسته ای و مسابقه فضایی میراث مهم علم پشت جنگ جهانی دوم هستند.

++++++++++

از امواج مایکروویو گرفته تا اکتشافات فضایی، پیشرفت های علمی و تکنولوژیکی جنگ جهانی دوم برای همیشه طرز فکر مردم و تعامل با فناوری را در زندگی روزمره خود تغییر داد. رشد و پیچیدگی تسلیحات نظامی در طول جنگ، کاربردهای جدید و همچنین درگیری های جدیدی را در اطراف چنین فناوری ایجاد کرد. جنگ جهانی دوم امکان ایجاد محصولات تجاری جدید، پیشرفت های پزشکی و ایجاد زمینه های جدید اکتشاف علمی را فراهم کرد. تقریباً تمام جنبه های زندگی در دنیای امروز - از استفاده از رایانه های خانگی، تماشای گزارش هواشناسی روزانه و ملاقات با پزشک - همه تحت تأثیر این میراث ماندگار جنگ جهانی دوم هستند.

جنگ جهانی سوم که در ابتدای شروع آن قرار گرفته ایم اما ، باید منتظر رونمایی از جلوه های تمام عیار هوش مصنوعی باشیم ...

ادامه دارد ..

مقدمه ای بر بررسی سیستم عامل گرافیکی کمودور ، جئوس

GEOS چیست؟

GEOS که مخفف Graphical Environment Operating System میباشد یک سیستم عامل GUI (رابط کاربری گرافیکی) برای کامپیوترهای کمودور 64، 128، Apple II و کمودور پلاس 4 است. این برنامه در سال 1986 توسط Berkely Softworks به عنوان یک گزینه جایگزین برای کاربران این کامپیوترهای خانگی محبوب منتشر شد .

جذابیت GEOS در ویژگی های مدرن آن نهفته است، مانند:

  • امکان برش و چسباندن متن، گرافیک و سایر اشیاء.
  • مدیریت فایل با کشیدن و رها کردن مانند کپی، چاپ و حذف.
  • پشتیبانی از چاپگرهای متعدد، دستگاه های ورودی و درایوهای دیسک.
  • اجرای برنامه های متعدد با نشانگر ماوس و کلیک کردن !
  • رابط کاربری گرافیکی آسان برای استفاده.
  • پشتیبانی از گسترش حافظه، تعویض فرآیند و اسپولینگ چاپ (در برخی نسخه ها).

GEOS از کجا آمده است؟

Mattel، شرکت اسباب‌بازی، در حال ساخت بازی‌های ویدیویی بود. همکار جوانی به نام برایان دوگرتی متل را ترک کرد و شرکت بازی های ویدیویی دیگری به نام Imagic را تأسیس کرد. پس از مدتی موفقیت، برایان Imagic را ترک کرد و شرکت BSW را برای تبدیل بازی‌های ویدیویی به رایانه‌های شخصی تشکیل داد.

یکی از متخصصان سخت‌افزار BSW، دیو دورن، زمانی را صرف کار روی شبیه‌ساز درون مدار کرد تا به توسعه‌دهندگان نرم‌افزار چرخه توسعه سریع‌تری بدهد.

سپس BSW با شرکتی که باتری های کوچک می ساخت شریک شد. این دو شرکت شروع به کار بر روی محصولی برای خطوط هوایی به نام Sky Tray کردند. این محصول یک کامپیوتر با باتری و نمایشگر کریستال مایع و صفحه کلید غشایی بود که در سینی پشت صندلی های هواپیما قرار می گرفت.

Sky Tray قرار بود یک کامپیوتر مبتنی بر 6502 باشد و BSW سیستم عامل آن را توسعه دهد. این کد برای رابط کاربری گرافیکی نوشته شده بود، اما پس از آن مقررات زدایی خطوط هوایی اتفاق افتاد و تمام موارد اضافی در پرواز برای صرفه جویی در وزن و سوخت حذف شدند - این شامل برنامه‌های کاهش خطوط هوایی برای Sky Tray بود ..

سپس آقای دوگرتی متوجه شد که او یک سیستم عامل بدون اهداف قبلی برای یک کامپیوتر مبتنی بر 6502 دارد و هر روز انبوهی از کمودور64 بدون رابط کاربری گرافیکی فروخته می‌شود. با مقدار کمی تغییر در کد sky tray سیستم عامل GEOS متولد شد. GEOS در مارس 1986 برای کمودور 64 معرفی شد. در سال 1987 GEOS برای کمودور 128 و در سال 1988 نسخه ای برای رایانه Apple II منتشر شد. GEOS V2.0 برای کمودور 64 در سال 1988 و GEOS 128 V2.0 در سال 1989 منتشر شد.

آیا کسی هنوز از GEOS استفاده می کند؟

برخی از اشخاص هنوز هم استقاده می کنند

GEOS برای WYSIWYG (آنچه می بینید همان چیزی است که می گیرید) پردازش کلمه و صفحه گرافیکی دسکتاپ محبوب است. هنوز هم میتوان با یک پرینتر و GEOS کارهای نامه نگاری های شخصی و چاپ مقالات دانشجویی را انجام داد و GEOS همچنین به طور گسترده برای دستکاری و مشاهده گرافیک، برای حسابداری خانگی، برای برنامه های کاربردی پایگاه داده، برای نگهداری دیسک و سیستم، و برای بسیاری از برنامه های کاربردی رابط کاربری گرافیکی موجود برای آن استفاده می شود.

ادامه مطلب را در ادامه نوشته دنبال کنید ...

ادامه نوشته

Commodore Art

همه عکس ها در ادامه نوشته قرار دارد

ادامه نوشته

کارتریج CP/M  برای کمودور 64

کارتریج CP/M برای کمودور 64

کارتریجی که کمودور ۶۴ را به یک کامپیوتر «دو پردازنده» تبدیل می کند

کارتریج CP/M حاوی یک پردازنده Z80 است و با نسخه ۲.۲ سیستم عامل CP/M عرضه می شد .
سیستم عامل CP/M به دلیل کتابخانه بزرگ برنامه های تجاری خود محبوب بود. این سیستم عامل به یک پردازنده سازگار با اینتل ۸۰۸۰ نیاز داشت، بنابراین در کمودور ۶۴ بصورت معمول کار نمی کرد. کارتریج CP/M که در سال ۱۹۸۳ عرضه شد ، چیزی جز افزودن یک Z80 (که با ۸۰۸۰ سازگار است) به کمودور ۶۴ انجام نمی دهد. سیستم عامل و برنامه های کاربردی آن بر روی پردازنده Z80 کار می کردند که می توانست برای دسترسی به صفحه نمایش، صفحه کلید و دیسک به ۶۵۰۲ مراجعت کند .
این دستگاه در بازار ناموفق بود زیرا دیسک درایو کمودور ۱۵۴۱ قادر به خواندن هیچ یک از انواع فرمت دیسک MFM نبود که اکثر نرم افزارها با آن عرضه می شدند، و سازندگان نرم افزار تمایلی به انتشار دیسک های ۱۵۴۱ نداشتند – بنابراین به سادگی هیچ نرم افزاری وجود نداشت. کمودور از اشتباه خود درس گرفت: کمودور ۱۲۸ (۱۹۸۵) با پردازنده اضافی Z80 روی مادربرد و CP/M 3.0 عرضه شد و درایو دیسک ۱۵۷۱ داخلی کمودور ۱۲۸ توانایی کار با دیسک های MFM را داشت.
درایو ۱۵۷۱ اکسترنال هم به بازار عرضه شد که با کمودور ۶۴ سازگار بود که البته همزمان بود با تولید و ورود کمودور ۱۲۸ به بازار که این پردازنده را با خود به همراه داشت و نیاز به این کارتریج را رفع می کرد

برای دانلود فایل CP/M 2.2 اینجا کلیک کنید

ماشین های سری TED ، رقابت با کامپیوترهای تایمکس/ سینکلر

کمودور ۶۴ ، از همان ابتدا یک ماشین موفق تجاری بود . با این حال، جک ترامیل نگران ماشین‌های ارزان‌تری بود که در بازار به تعداد زیاد دیده میشدند (عمدتاً ماشین‌های سینکلر و تگزاس اینسترومنتز ).
نکات و فضای زیادی برای بهبود و گسترش در کمودور ۶۴ وجود داشت ، زیرا مفسر بیسیک داخلی کمودور ۶۴ فاقد بسیاری از دستورات مفید بود . علاوه بر این، کمودور ۶۴ ، طراحی پیچیده ای داشت که شامل تراشه های تخصصی زیادی می شد . در نتیجه هزینه های تولید را بالا می برد .
بنابراین، کمودور شروع به طراحی یک ماشین جدید کرد که حول یک تراشه سفارشی جدید به نام TED ساخته شده بود. TED مخفف Text Editing Device است، اما علیرغم نامش نه تنها وظیفه گرافیک، بلکه صدا و I/O را نیز بر عهده داشت. این تراشه همان حداکثر وضوح کمودور ۶۴ (۳۲۰ ۲۰۰x پیکسل) را ارائه می‌کرد، اما دارای پالت ۱۲۱ رنگ (۱۵ رنگ با ۸ سایه + سیاه بدون سایه) بود که این مقدار در مقایسه با پالت ۱۶ رنگ کمودور ۶۴ بسیار گسترده است . با این حال، یک مفهوم بسیار مهم در این ماشین گم شده بود !!

«اسپرایت» .

این موضوع ، همراه با این واقعیت که توانایی های صوتی آن نیز واقعا ضعیف بودند (فقط دو کانال با موج مربعی، یا یک کانال موج مربعی + یک کانال با نویز سفید) نشان داد که این تراشه نمی تواند به عنوان یک به روز رسانی از VIC II و SID در کمودور ۶۴ در نظر گرفته شود !
مفهوم اولیه سری ماشین‌های ۲۶۴ (همانطور که همه ماشین‌های مبتنی بر TED نامیده می‌شوند)، یک ماشین کوچک با کلیدهای لاستیکی و جعبه کوچک با طراحی زیبا بودند . این دستگاه ها قرار بود با قیمتی پایین فروخته شوند ، فقط ۴۹ دلار .
علیرغم ابعاد آن ، این دستگاه پورت های زیادی دارد (دو پورت جوی استیک، یک پورت کارتریج، درگاه کاست، پورت سریال، کانکتورهای کامپوزیت و RF و حتی یک دکمه تنظیم مجدد). این ماشین همان چیزی است که بعداً به عنوان کمودور ۱۱۶ شناخته می شود و در اروپا به عنوان یک نسخه ارزان قیمت از کمودور ۱۶ فروخته می شد .
اما در واقع آغاز مفهوم TED این بود : یک ماشین ارزان قیمت که بهتر از ماشین های Timex/Sinclair عمل می کرد. در واقع، کمودور ۱۱۶ با اندازه کوچک و کلیدهای لاستیکی خود بسیار به مفهوم طراحی اسپکتروم سینکلر نزدیک است و این همان چیزی بود که جک ترامیل واقعاً می خواست به آن دست پیدا کند .
نمونه‌های اولیه سری کمودور ۲۶۴ ماشین‌های کمودور ۲۶۴ و کمودور ۲۳۲ بودند . همانطور که از نام آنها مشخص است، آنها به ترتیب ۶۴ کیلوبایت و ۳۲ کیلو بایت حافظه رم داشتند .
این ماشین‌ها برای استفاده تجاری در نظر گرفته شده بودند، بنابراین کلید اصلی این بود که نرم‌افزار اداری و تجاری مورد نیاز بصورت رام در آی سی های تعبیه شده روی مادربرد قرار داده شود .
در ابتدا، ایده این بود که به مشتریان اجازه دهند عناوین نرم افزاری را که در رایانه خود می خواهند انتخاب کنند . نرم‌افزار واژه‌پرداز و زبان برنامه نویسی لوگو در ابتدا برنامه‌ریزی شده بود که در دسترس باشند ، اما در نهایت تغییری رخ داد و کمودور ۲۶۴ با بسته ای از ۴ برنامه داخلی ارائه شد که عبارت بود از : یک واژه پرداز، یک صفحه گسترده ، یک پایگاه داده و یک برنامه نموداری . سپس نام این دستگاه بخاطر این بسته نرم افزاری تغییر یافت و «کمودور پلاس ۴» متولد شد.
ماشین کمودور ۲۳۲ ، استقبال زیادی ندید ، با این حال سرانجام دستگاهی با حافظه کمتر طراحی شد، این دستگاه کمودور ۱۶ نام گرفت . کامپیوتری با تنها ۱۶ کیلوبایت حافظه رم که به عنوان ارتقاء مدل کمودور VIC 20 در نظر گرفته شده بود که در سال ۱۹۸۴ فروش آن متوقف شده بود .
در اصل، کمودور ۱۶ همان کمودور پلاس ۴ است، اما تنها با ۱۶ کیلوبایت رم و بدون نرم افزار های داخلی. این دستگاه از یک قاب خاکستری تیره با همان شکل کمودور VIC 20 بهره گرفت .
این ماشین‌ها دارای یک مترجم جدید بیسیک هستند: بیسیک ورژن ۳/۵ . برخلاف نام آن، بسیار پیشرفته تر از بیسیک ورژن ۴ بود که در ماشین های کمودور CBM یافت می شود . بیسیک ۳/۵ دستوراتی را برای کنترل گرافیک و صدا ارائه می کرد . دستورات دیسک نیز در دسترس بود . یک مانیتور زبان ماشین نیز به صورت داخلی ارائه شده است.
کامپیوتر کمودور ۲۶۴ برای خرده فروشی ۷۹ دلار برنامه ریزی شده بود ، اما، قبل از اینکه ماشین‌های کمودور TED/264 به قفسه‌ فروشگاهها برسند، جک ترامیل شرکت کمودور را ترک کرده بود ! به همین دلیل، پروژه TED تغییر کرد و کمودور شروع به فکر کردن به این ماشین‌ها به عنوان جانشینان واقعی کمودور ۶۴ کرد ، نه یک خط جدید از ماشین‌های ارزان قیمت !

کمودور پلاس ۴ ، مانند کمودور ۲۶۴ ، یک قاب خاکستری تیره با اندازه کوچک و زیبا با کلیدهای سفید بدون کلید اعداد داشت. ظاهری زیبا برای یک کامپیوتر خانگی ، ولی شاید نه کاملاً مناسب برای یک ماشین اداری و تجاری

نمونه اولیه دیگری نیز وجود داشت: کمودور V 364 . شبیه پلاس/۴ ولی بخاطر ارائه یک صفحه کلید عددی بزرگتر طراحی شده بود . این ماشین ، یک تراشه سنتز کننده صدای شخص ثالث داخلی داشت (به همین دلیل "V" به عنوان بخشی از نام آن است) و قرار بود نسخه بهبود یافته نرم افزار Magic Desk را ارائه دهد. این ماشین باید بعنوان دستگاه رده بالای خط TED شناخته شود . این پروژه هرگز نور ندید ، فقط دو یا سه نمونه اولیه ساخته شد و البته بسیار کمیاب هستند .

بنابراین در ابتدا، خط TED قرار بود به این شکل ماشین هایش را ارائه دهد :
یک دستگاه ارزان قیمت برای استفاده خانگی: کمودور ۱۱۶ ، با قیمت 49 دلار ؛
ماشین بهتری که دارای نرم افزار داخلی در رام است: کمودور ۲۶۴ با قیمت 79 دلار ، که مشتریان میتوانند نرم افزار داخلی را انتخاب کنند.

و نهایتا یک دستگاه پیشرفته دارای نرم افزار اتوماسیون اداری پیشرفته و یک ترکیب کننده گفتار : V364.

بنابراین، قیمت کم، بیسیک بهتر نسبت به کمودور ۶۴ و برنامه های نرم افزاری داخلی کلید موفقیت این ماشین ها بود ، اما متأسفانه اوضاع به گونه ای دیگر رقم خورد !
این کامپیوترها در واقع در قفسه های انبار قرار گرفتند

کمودور پلاس ۴، در سال ۱۹۸۳ .

کمودور ۱۶، به عنوان یک جایگزین VIC-20 ، در سال ۱۹۸۴ .

بعدها، در اروپا، کمودور ۱۱۶ به عنوان یک نسخه ارزانتر از کمودور ۱۶ (عمدتا در آلمان) فروخته شد .

در ایالات متحده، این ماشین ها یک شکست تجاری کامل بودند. قیمت آنها بسیار بالا بود: کمودور پلاس ۴ قیمتی بالاتر از کمودور ۶۴ داشت! این قیمت دستگاه را به عنوان جانشین ارتقا یافته کمودور ۶۴ تعیین می کرد . اما قرار است جانشین بهتر باشد ! چگونه تراشه TED می توانست با گرافیک و صدای پیشرفته کمودور ۶۴ کنار بیاید ؟ پالت زیباتر برای بهبود آن نسبت به کمودور ۶۴ کافی نبود !!
در مورد نرم افزار داخلی، بسته۳+۱ ظالمانه بود . برنامه ها واقعاً بد و کاملاً برای استفاده جدی اداری نامناسب بودند . ویرایشگر متن تنها ۹۹ خط متن را ارائه می کرد . یک صفحه متنی ۸۰ ستونی بود، اما از آنجایی که Plus/4 مانند کمودور ۶۴ تنها ۴۰ کاراکتر در هر خط ارائه می‌کرد ، این موضوع کار دیدن آنچه را که واقعاً می‌نویسید دشوار می‌کرد . همچنین ، پاسخ مکان نما بسیار کند بود.
صفحه گسترده کمی بهتر بود اما اندازه آن بسیار محدود بود . پایگاه داده نیز ساده بود و نرم افزار نمودارسازی از گرافیک بیت مپ ارائه شده توسط TED بهره نمی برد. این نرم افزار به سادگی از کاراکترهای متنی برای ترسیم نقاط استفاده می کرد.
در نتیجه، Plus/4 نرم افزار جالبی برای استفاده در دفاتر اداری ارائه نمی داد . با این حال، این نرم افزار فقط از درایو دیسک برای ذخیره داده ها استفاده می کرد ، و کاربران خانگی با نوار خوان قادر به ذخیره کار خود نبودند . ایده برنامه های داخلی درست بود .
در واقع Plus/4 اولین رایانه ای بود که این ویژگی را داشت ، اما با آن نرم افزارهای ضعیف، همه چیز به درستی پیش نرفت.

ماشین‌های کمودور TED با کمودور ۶۴ سازگار نبودند ، بنابراین کاربران نمی‌توانستند از کتابخانه بزرگ نرم‌افزار کمودور ۶۴ استفاده کنند . بدتر از آن، کانکتورهای جوی استیک غیر استاندارد بودند و دارای کانکتورهای mini-DIN بودند. یک کانکتور mini-DIN نیز برای نوار گردان استفاده شده است . این بدان معنا بود که افرادی که دستگاههای کمودور یا آتاری داشتند مجبور شدند یک جوی استیک دیگر برای TED بخرند. و صاحبان کمودور ۶۴ نمی توانستند از نوار گردان های خود استفاده کنند. در واقع، آداپتورهای تبدیل جانبی ، بعداً اجازه اتصال جوی استیک های استاندارد را دادند، اما در ابتدا در دسترس نبودند. بنابراین، کمودور یک جوی استیک برای ماشین‌های کمودور پلاس ۴ ، کمودور ۱۶ و کمودور ۱۱۶ ساخت بنام : t ۱۳۴۱، و یک کاست گردان جدید بنام ۱۵۳۱ که دقیقاً مشابه ۱۵۳۰ بود، اما با کانکتور متفاوت.
ماشین های TED نباید با کمودور ۶۴ رقابت می کردند، به همین دلیل آنها تجهیزات جانبی مخصوص خود را داشتند. ناسازگاری در ذهن طراحان به عنوان یک مشکل در نظر گرفته نمی شد. کانکتورهای غیر استاندارد بخشی از طراحی اصلی کمودور ۱۱۶ بودند که دلیل اصلی اندازه این دستگاه بود ، به دلیل اندازه آن، انتخاب دیگری برای جا دادن همه پورت ها وجود نداشت. سپس به دلیل انتخاب تجاری بر روی ماشین های دیگر استفاده شد. اما کمودور پلاس ۴ و ۱۶ می‌توانستند پورت‌های جوی استیک استاندارد را بدون مشکل داشته باشند.

نهایتا از آنجایی که کمودور پلاس ۴ قیمتی بالاتر از کمودور ۶۴ داشت، مردم از آن ناامید شدند. به دلیل نرم افزارهای داخلی ضعیف، ویدیوی ۴۰ ستونی و درایو دیسک کند ۱۵۴۱ ، برای استفاده در دفتر کاری عالی نبود ، و همچنین از کمودور ۶۴ به عنوان یک کامپیوتر خانگی با آن قیمت بهتر نبود.

کمودور ۶۴ یک ماشین بازی عالی بود، و اگر می‌خواستید در بیسیک برنامه‌نویسی کنید، می‌توانید مفسر قدیمی بیسیک را به راحتی گسترش دهید (مثل سایمونز بیسیک) . بنابراین در پلاس/۴ بیسیک ۳/۵ کارآمد ، برای موفقیت دستگاه حیاتی و کافی بنظر نمی رسید .
این ماشین نسبت به کمودور ۶۴ بهبودهایی را ارائه کرد : سی پی یو سریعتر (MOS 7501، یک پردازنده مبتنی بر 6502 با حداکثر سرعت 1.79 مگاهرتز) ، بیسیک بهتر ، و یک مدیریت حافظه پیشرفته که اجازه ۶۰ کیلوبایت حافظه بیسیک آزاد را می دهد. کمودور۶۴ فقط ۳۲ کیلوبایت حافظه بیسیک آزاد به اضافه ۴ کیلوبایت رم را مجاز می داند (برای برنامه ها یا ابزارهای زبان ماشین). اما ۶۰ کیلوبایت رم بیسیک، که هنوز در یک دستگاه رم ۶۴ کیلویی قابل توجه است ، واقعاً نمیتوانست آنچنان مهم باشد ! همچنین، با توجه به سرع پایین پروتکل انتقال داده سریال ۱۵۴۱ ، یک برنامه بیسیک بزرگ نمی تواند سریع بارگذاری شود . در واقع، یک درایو جدید برای سری TED طراحی شد بنام ۱۵۵۱. این درایو دارای یک کانکتور ویژه بود که می توانست به پورت کارتریج وصل شود و انتقال موازی داده را ارائه دهد. اما، این درایو اواخر دوران این کامپیوترها معرفی شد . با این حال، به عنوان یک دستگاه موازی آنچنان سریع نبود ، زیرا فقط سه برابر سریعتر از یک دستگاه ۱۵۴۱ قدیمی عمل میکرد و هرگز منتشر نشد .

اگر به بازی‌های کمودور پلاس ۴ یا کمودور ۱۶ نگاه کنید، آن‌ها به خوبی همتایان کمودور ۶۴ نیستند. فقدان اسپرایت های سخت افزاری باعث شده نرم افزار نویسان مجبور به استفاده از کاراکترهای قابل برنامه ریزی شوند . در نتیجه، این اسپرایت‌های نرم‌افزاری معمولاً حرکت نرمی نداشتند و با پس‌زمینه که آنها نیز از کاراکترهای قابل برنامه‌ریزی ساخته شده بودند ، برخورد می‌کردند. پردازنده نمی تواند در هنگام انجام عملیات ورودی و خروجی با سرعت کامل عمل کند ، این باعث شد که سرعت واقعی پردازنده ، تفاوت چندانی با کمودور ۶۴ نداشته باشد ، بنابراین بازی ها نمی توانند از سرعت بهتر پردازنده برای غلبه بر محدودیت های TED استفاده کنند. البته، تکنیک های برنامه نویسی بسیار خوب امکان بازی های با کیفیت بهتر را فراهم می کند، اما این امر مستلزم زمان کافی برای توسعه بازی های بزرگ است که متاسفانه این فرصت برای این ماشینهای زیبا هرگز محیا نشد .
همچنین تراشه صدا خیلی خوب نبود و در مقایسه با تراشه عالی SID ناامیدکننده بنظر می رسید . موسیقی بازی ها واقعا زشت بودند . در واقع شما می توانید موسیقی خوبی با TED بسازید، اما تلاش زیادی می طلبد.
با این حال، از آنجایی که کمودور پلاس ۴ و کمودور ۱۶ یک دستگاه بودند ، توسعه‌دهندگان نرم‌افزار زحمت نوشتن بازی برای هر دو را نداشتند و فقط بازی‌های 16K را برنامه‌ریزی کردند که روی هر دو دستگاه اجرا شوند. البته این کار ، مقدار حافظه بیشتر کمودور پلاس ۴ را قربانی می‌کند که می‌توانست بازی‌های بهتری نسبت به کمودور ۱۶ ارائه دهد. عناوین Plus/4 با استفاده از مقدار کامل حافظه آن نادر هستند.

بنابراین بعنوان جمع بندی ، کمودور پلاس ۴ ، قیمت بسیار بالایی داشت تا بتواند یک ماشین کامپیوتر خانگی جذاب باشد. مردم به خرید کمودور ۶۴ ادامه دادند چون می‌توانست کارهای مشابه Plus/4 را انجام دهد ، ۱۶ رنگ هنوز خوب بنظر می رسید و بیسیک کمودور ۶۴ می‌توانست گسترش یابد . و این یک ماشین بازی عالی بود که عناوین زیادی از قبل برایش موجود بودند . و می توانید از جوی استیک های استاندارد استفاده کنید.
ماشین های TED از آنجایی که برای استفاده اداری به اندازه کافی پیشرفته نبود، برای تجارت نیز فروش خوبی نداشت.
در نتیجه، هیچ موفقیت تجاری در ایالات متحده نداشت. از قضا، زمانی که این ماشین‌ها معرفی شدند، تگزاس اینسترومنتز قبلاً از بازار بازنشسته شده بود و تایمکس/سینکلیر در ایالات متحده فروش خوبی نداشت. بنابراین کامپیوترهای سری TED حتی کامپیوترهایی برای رقابت با خود نمی دیدند .
کمودور ۱۶ نیز همین سرنوشت را داشت. یک ماشین ۱۶ کیلوبایتی انتخاب عجیبی برای سال ۱۹۸۴ محسوب میشد . در مقایسه با VIC-20، به روز رسانی خوبی بود اما با این وجود ، به دلیل ناسازگاری با نرم افزار VIC-20 و اکثر تجهیزات جانبی (از جمله مودم VIC)، به سختی یک VIC-20 خوب بحساب می آمد ، بنابراین در ایالات متحده نیز به فروش نرسید .
علی‌رغم این واقعیت‌ها، این ماشین‌ها دارای طراحی صوتی بودند . در مقایسه با ماشین های قبلی کمودور کوچک بودند. آنها تراشه های کمتری داشتند اما همچنان بسیاری از ویژگی ها را با برخی بهبودها حفظ کردند. TED واقعاً پیشرفته بود. اما مدیریت کمودور این ماشین ها را راهی برای بهبود سوددهی خود می دید. آن‌ها سعی کردند این ماشین‌ها را با قیمت‌های بالا بفروشند که با توجه به طراحی ارزان‌ترشان در مقایسه با کمودور ۶۴ می‌توانستند درآمد زیادی داشته باشند .

اما خریداران نمی‌توانستند کمبودهای این ماشین ها را ، زمانی که قیمت‌ها به آنها گفته می شد ، فراموش کنند.
اگر این ماشین ها قیمت مناسب تری داشتند می توانستند در ایالات متحده موفق عمل کنند . در اروپا، آنها با قیمت های مناسب فروخته می شدند و در کشورهای مختلف موفق بودند: ایتالیا، آلمان، انگلستان، فنلاند، سوئد.
البته فروش چندان زیادی نداشتند، اما تا حدی موفقیت داشتند.
این ماشین ها عالی نبودند. تراشه های سفارشی، TED، پردازنده و PLA، واقعا شکننده بودند و بسیار مستعد شکستن بودند. این تراشه ها تمایل به خوردگی دارند و در نهایت احتمال آسیب دیدگی زیاد است . طبق تجربه ، رایج ترین تراشه ای که از کار می افتد، پردازنده است. این پردازنده سفارشی است و نمی توان آن را مستقیماً با ۶۵۰۲ یا ۶۵۱۰ جایگزین کرد. اکنون می توانید بفهمید که تعمیر دستگاه TED چقدر دشوار است. ممکن است در عرض چند دقیقه مشکل را پیدا کنید، اما هیچ وسیله یدکی برای آن ندارید !!
اما اشتباه نکنید دستگاه های TED واقعا خوب و پرقدرت هستند ، این کامپیوترها می توانند کارهای بزرگی انجام دهند.

تصویر زیر یک کمودور ۱۱۶ توسعه یافته (با 64k RAM) را نشان می دهد که یک نسخه نمایشی پیشرفته Plus/4 را اجرا می کند. بله، این توپ معروف آمیگا است و بسیار سریع در حال حرکت است!
حرکت و سرعتی که در کمودور ۶۴ به این سادگی به دست نمی آید .

اجرای حرکت توپ معروف آمیگا توسط کمودور 116

مقایسه کارتریج فاینال 3 کمودور  با  کارتریج اکشن 6 کمودور

مقایسه فاینال کارتریج ۳، با اکشن ۶ کمودور


سالهای دور ، (اوایل دهه هفتاد شمسی) یک کارتریج اکشن ۶ کمودور داشتم که متاسفانه آن را در اختیار ندارم ، امروز کارتریج اکشن ۶ را بر روی کارتریج کنگفوفلش کمودور شبیه سازی میکنم و کارتریج سوپر اکشن ۴.۵ را از قدیم الایام نگه داشته ام، در این مقاله میخواهم کارتریج اکشن ۶ را با کارتریج فاینال 3 کمودور مقایسه کنم .

کمودور ۶۴خوب و قدیمی، بارگذاری سریع، فهرست دایرکتوری که بیسیک را از بین نمی‌برد، امکاناتی برای پشتیبان‌گیری و کپی کردن....
تقریباً هر نرم‌افزاری که لازم دارید، مثل : مونیتور کد ماشین و راه‌های انعطاف‌پذیر برای بارگیری و ذخیره بخش‌هایی از حافظه، از جمله ویژگی‌های مفیدی هستند که باعث می‌شوند عمر کمودور ۸ بیتی را بالا ببرد.. تمام این ویژگیها به کمک یک فریزکارتریج خوب بدست می‌آید ...

در آن زمان، مجبور شدم بین اکشن ۶ و کارتریج فاینال ۳ کمودور، که در رقابتی رودررو قرار داشتند، انتخاب سختی انجام دهم. اگرچه کارتریج اکشن ۶ کمودور، حتی روی کاغذ نیز ویژگی های بیشتری را وعده می داد ...

کارتریج فاینال ۳، یک جذابیت جالب داشت :
یک دسکتاپ گرافیکی برای کمودور ۶۴ ! یکی از آگهی‌های تبلیغاتی وعده داده بود که (تقریبا) کمودور ۶۴ را به یک آمیگا تبدیل می‌کند!! حتی در آن زمان به نوعی این حس را داشتم که این بیشتر یک حقه است تا یک ویژگی مفید، با این حال تصمیم گرفتم کارتریج اکشن ۶ کمودور را ترجیح دهم چون در آن ایام مساله هک و نسوز کردن بازیها اولویت داشت و اکشن ۶ در این زمینه به فاینال ۳ برتری محسوسی داشت ، ولی همیشه دوست داشتم آن محیط دسکتاپ را ببینم و تجربه کنم...

اکنون، حدود ۳۰ سال پس از آن انتخاب ، موفق شده ام یک کارتریج فاینال ۳، را در دست بگیرم و آن طرف حصار را ببینم! علاوه بر این، یک ماوس برای کمودور خود خریده ام ، که با کارتریج فاینال ۳ سازگار نیست و مجبورم نشانگر ماوس را با کلیدهای f1, f3, f5, f7 به حرکت در آورم. ولی دوست داشتم ماوس سازگار با کارتریج فاینال ۳ هم پیدا کنم.

کارتریج اکشن ۶ در یک جعبه پلاستیکی قرار دارد، ولی کارتریج فاینال ۳ را در کارگاه شخصی ساختم و دست ساز است .

اگر کارتریج اکشن ۶ که در اختیار دارید، برچسب روی آن سالم است خوش شانس هستید، چون اکثر کاربران، این برچسب ها را بعلت قدمت از دست داده اند . دکمه فریز به عملکردهای اصلی کارتریج دسترسی می دهد، در حالی که دکمه ریست به سادگی کمودور ۶۴ را بازنشانی می کند، دکمه ریست روی کمودور ۶۴ وجود ندارد. دکمه های کارتریج فاینال از هم دورتر از دکمه های اکشن ۶ هستند که فکر خوبی است. من اشتباهات گاه و بی گاه در آن روزهای قدیمی را به یاد می آورم در حین انجام بازی بجای دکمه فریز، دکمه ریست را فشرده ام و از دست رفتن بازی بسیار کلافه کننده بوده است.

کارتریج فاینال ۳ یک LED روی خود دارد، که می تواند نشان دهد که آیا ماژول کار می کند یا خیر. در تاریکی می تواند برای رسیدن به دکمه ها مفید باشد.

دسکتاپ کارتریج فاینال ۳

هنگامی که کارتریج فاینال ۳ به اکسپنشن پورت کمودور وصل می شود، صفحه راه اندازی اولیه کمودور ۶۴ تغییر می کند. در مورد کارتریج اکشن ۶، چهار گزینه کلیدی وجود دارد، در حالی که کارتریج فاینال ۳ یک تجربه دسکتاپ را ارائه می دهد. ولی حتی اگر فاینال ۳ بصری باشد، روش های کار به خصوص "گرافیکی" نیستند. به جای داشتن نمادهای دیسک بر روی صفحه، تمام عملیات دیسک از طریق یک پنجره کوچک قابل دسترسی است. این پنجره عمدتاً شامل چندین کلیک بر روی نمادهای متنی مختلف است و به دنبال آن روی نماد «DO» کلیک کنید.

کارتریج فاینال ۳ کمودور ، محیطی شبیه به میز کار آمیگا ، تصاویر قانع کننده ای را با نمایش چیزهایی مثل ماشین حساب و ساعت بر روی پنجره های خود قرار می داد. ماشین حساب فاینال ۳ تا حدی دست و پا چلفتی است و نشان می دهد که یک ماشین حساب گرافیکی لزوماً یک پیشرفت نیست ، زیرا بیسیک کمودور ۶۴ به سادگی یکی از بهترین ماشین حساب های موجود است، ولی بهرحال عده ای ترجیح می‌دهند بجای برنامه نویسی، از ماشین حساب گرافیکی استفاده کنند.

جالب اینجاست که برخی از تجربه های محیط دسکتاپ فاینال ۳، در بیسیک نیز در دسترس است . اگر جوی استیک را نگه دارم، نوار منو و نشانگر در بالای صفحه ظاهر می‌شوند و از منوهای کشویی می‌توان به برنامه‌های افزودنی و دستورات اساسی مختلف دسترسی پیدا کرد. ظاهراً، این ویژگی تا حدودی بیسیک کمودور را از نظر وقفه‌ها و کاراکترهای تعریف‌شده توسط کاربر فلج می‌کند، اما به نوعی در محیط بیسیک به کاربر کمک موثری می کند .

دفترچه یادداشت کارتریج فاینال ۳

دفترچه یادداشت، یکی از توابع دسکتاپ کارتریج فاینال ۳ است که در پنجره نمایش داده نمی شود. در واقع با ورود به دفترچه یادداشت، دسکتاپ پاک می شود، بنابراین می توان آن را به عنوان بخشی دیگر از کارتریج در نظر گرفت. با این حال، اولویت‌های ماوس و رنگ به آنجا منتقل می‌شوند. یک ویرایشگر متن روی درگاه کارتریج کمودور، ایده بسیار خوبی است و یک امتیاز مثبت فاینال ۳ محسوب می شود . این دفترچه یادداشت دارای فونت متناسب و بسته بندی کلمات هوشمند است که هر دو برای یک کامپیوتر خانگی ۸ بیتی دهه ۱۹۸۰ کاملاً پیشرفته هستند. با در نظر گرفتن این ویژگی ها، تایپ و درج متن نسبتا نرم و راحت است.


ویرایشگر هیچ عملکرد انتخاب متنی مانند برش، کپی یا چسباندن ندارد. یافتن و جایگزینی نیز وجود ندارد! البته این در صورتی است که آن را با برنامه های ویرایشگر پیشرفته مقایسه کنیم وگرنه برای کمودور ۶۴ بسیار کافی می باشد.

مونیتور کد ماشین

مونیتور کد دستگاه یکی از کاربردی‌ترین ویژگی‌های کارتریج است. کدهای کوچک ماشینی که در طول روزهای ۸ بیتی یاد گرفتم، تقریباً به لطف مونیتور کارتریج اکشن ۶ است. هنوز هم می توان به روش یادگیری با انجام، از طریق آزمون و خطا ادامه داد.
اگر کامپیوتر به طور چشمگیری قاطی کرد ، نگران نباشید، فقط راه اندازی مجدد کنید. دیدن نتایج قابل مشاهده کدنویسی برای شما بسیار آموزنده است و با کامپیوترهای ۸ بیتی همچنان می توان حافظه مونیتور را تنها با دستورات کوچک کد ماشین دستکاری کرد. تغییر رنگ حاشیه بسیار سریع یا انتقال پیام متنی به حافظه مونیتور حتی بدون بسته اسمبلر اختصاصی به راحتی انجام می شود. حتی بعضی از بازی ها کاملاً با مونیتور نوشته شده بودند !


در مقایسه با کارتریج اکشن ۶ ، مونیتور فاینال ۳ تقریباً برابر است. چیزهایی در مونیتور اکشن ۶ وجود دارد که یاد گرفتم دوست داشته باش، بنابراین کمی نسبت به آن تعصب دارم. کارتریج اکشن ۶ اجازه می دهد تا اسمبلر را مستقیماً در لیست جداسازی تکه های قابل مشاهده تایپ کنید، در حالی که در فاینال ۳ باید دستور A را فراخوانی کنید. علاوه بر این، مونیتور فاینال ۳ اصرار دارد که هر دو آدرس حافظه شروع و آدرس حافظه پایانی هنگام فهرست کردن مناطق حافظه تعریف شوند. در کارتریج اکشن ۶ کافی است آدرس شروع را تایپ کنید و مونیتور با خوشحالی شروع به لیست کردن قطعات جداسازی از آن آدرس به بعد می کند.

وقتی صحبت از نمایش محتویات حافظه به روش های مختلف می شود، مدل فاینال ۳ به شدت پیشنهاد می شود. این امکان وجود دارد که حافظه را با فرمت "اسپرایت" یا "شخصیت" نمایش دهید و مونیتور را به یک ویرایشگر گرافیکی ابتدایی تبدیل کنید. این یک ویژگی کاملاً فکر شده است. در عوض اکشن ۶ دارای یک نمایشگر اسپرایت جداگانه است که می تواند برای اسکن حافظه به صورت موثرتر برای گرافیک استفاده شود. با این حال در اکشن ۶ علیرغم اینکه به این صورت به بازار عرضه می شود، به عنوان یک ویرایشگر کار نمی کند. اما امکان چرخاندن، معکوس کردن و پاک کردن اسپرایتها وجود دارد . فکر می‌کنم که نمایشگر اسپرایت اکشن ۶ احتمالاً برای پاک کردن داده‌های اسپرایت برای اهداف تقلب در بازی است، و اکشن ۶ متخصص در یافتن راههای نسوز کردن بازیهاست و از این لحاظ برتری محسوسی نسبت به فاینال ۳ دارد. ولی اگر هدف، برنامه نویسی به زبان ماشین کد کمودور باشد، مونیتور فاینال ۳ همان چیزیست که برنامه نویسان حرفه ای و آماتور به آن نیاز دارند...


محیط بیسیک

بیشتر افزونه های بیسیک اضافه شده در هر دو کارتریج، بر روی دسترسی به دیسک تمرکز دارند. از بین این دو، کارتریج فاینال ۳ دارای مجموعه بزرگتری از گسترشهای بیسیک است.

هر دو کارتریج راه مستقیم تری برای تغذیه دستورات دیسک درایو را می دهند. اما تایپ DOS در کارتریج فاینال ۳، مقدار زیادی سریعتر از OPEN 15,8,15 ارائه شده توسط استاندارد بیسیک کمودور ۶۴ است. کارتریج اکشن ۶ کمی فراتر می رود و اجازه می دهد تا دستورات DOS را از طریق استفاده از پیشوند @ که به راحتی یک کلید مستقیم روی صفحه کلید کمودور ۶۴ است ، تغذیه کند، ولی بنظر می رسد فاینال ۳ قابل دسترس تر تعریف شده باشد.

هر دو کارتریج اجازه وارد کردن هگزادسیمال در مفسر بیسیک را می دهند که چیز خوبی است. هیچ راهی برای بازگرداندن اعشار به عنوان رشته های هگزا وجود ندارد، اگرچه مونیتور کارتریج اکشن ۶ دستوری برای تبدیل بین فرمت ها دارد.


تجربه ۳۰ ساله ی کار کردن با اکشن ۶ باعث می شود با آن ارتباط بهتری برقرار کنم ولی این یک نظر شخصیست، هر یک از این دو کارتریج ، عملیات اصلی را تقریباً به طور مساوی انجام می دهند، و کارتریج فاینال ۳ به هیچ وجه کمبودی نسبت به اکشن ۶ ندارد . کارتریج فاینال ۳ عملکرد فشرده سازی فایل خوبی دارد و برخی از قابلیت‌های ویرایش مونیتور بهتر از اکشن ۶ در نظر گرفته شده است، اما دسکتاپ بیشتر یک فناوری نمایشی تبلیغاتی است تا یک محیط واقعا کاربردی . خوشبختانه می توانید با نگه داشتن کلید Commodore هنگام بوت شدن، از دسکتاپ رد شوید.

در مورد دسکتاپ کارتریج فاینال ، شاید به طور آشکار از محصولی که بیش از ۳۰ سال پیش ساخته شده بود انتقاد کرده ام! نسخه‌های دسکتاپ کامپیوترهای رومیزی مکینتاش، آتاری و آمیگا در آن زمان، با نگاهی به گذشته، امروزه کند و ناسازگار به نظر می‌رسند. پس نتیجتا آنچه که هست، تصاویر دسکتاپ کارتریج فاینال ۳ کاملاً خوب ساخته شده اند. با این حال، به طور کلی دسکتاپ گرافیکی کارتریج کمی بیهوده به نظر می رسد زیرا هیچ چیز را نمی توان به طور دائم ذخیره کرد، هیچ اولویت یا موقعیت پنجره، هیچ چیز. حتی انتقال بین دفترچه یادداشت و دسکتاپ موقعیت های پنجره را از بین می برد . می توانم از دسکتاپ وارد بیسیک شده و مجدد با دستور desktop به محیط گرافیکی دسکتاپ کارتریج برگردم تا متوجه شوم که همه تنظیماتی که انجام داده بودم بازنشانی شده اند . بنابراین در واقع کمی حقه است و بیشتر جنبه نمایشی داشته تا کاربرد واقعی .

اما نکته بسیار مهم به نفع کارتریج فاینال ۳ این است که لودر سریع آن کاملا با مبدل فلاپی درایو کمودور SD2IEC سازگار است، در حالی که لودر سریع اکشن ۶ با SD2IEC سازگار نیست. بنابراین، اگرچه من ویژگی های اکشن ۶ را بیشتر لمس کرده ام و دوست دارم، اما در زمان حال به همین دلیل تمایل دارم از کارتریج فاینال ۳ استفاده کنم و کارتریج اکشن ۶ برای من کاملا بلااستفاده شده است . فراموش نکنیم که فاینال ۳ پلاس ـ ترکیبی از کارتریج فاینال ۳ اصلی بعلاوه یک یوکارت داخلی است ، اکشن ۶ امروزه آن کارآمدی گذشته را ندارد ، امروزه تمامی بازیها بصورت هک شده و ضد ضربه درآمده اند و نیازی به نسوز کردن بازیها از طریق poke finder اکشن ۶ نیست اما یوتیلیتیهای اضافه شده به کارتریج فاینال ۳ پلاس بسیار کارآمد هستند ...

کارتربج فاینال ۳ پلاس به تعداد محدود ، بصورت آماده ، و بصورت کیت سرهم نشده (برای علاقمندان به مونتاژ)، با قیمت بسیار مناسب عرضه میگردد ، برای سفارش روی این متن کلیک کنید

کارتریج فاینال 3 پلاس کمودور  Final Cartridge III +

کارتربج فاینال 3 کمودور ، یک توسعه دهنده محبوب بود که برای کمودور 64 و 128 طراحی و توسط شرکت هلندی Riska BV Home & Personal Computers تولید شد. کارتربج فاینال 3 کمودور یک لودر سریع است که افزایش سرعت درایو دیسک و نوارخوان را ارائه می دهد ، همچنین یک فریزر را ارائه می‌دهد که اجازه می‌دهد اجرای برنامه ها متوقف شود تا بعداً از سر گرفته شود.
کارتربج فاینال 3 کمودور دارای یک دکمه "تنظیم مجدد" و یک دکمه "انجماد" و همچنین یک led است که نشان می دهد که آیا ماژول فعال است یا خیر. کارتربج فاینال 3 کمودور دارای گزینه final kill یا "کشتن نهایی" (قابل دسترسی از طریق دسکتاپ، فریزر یا بیسیک) است که عملکرد کارتریج را غیرفعال می کند و کامپیوتر را در حالت توسعه نیافته بوت می کند . این مورد نیاز است زیرا برخی از نرم افزارها، به ویژه بازی ها، با بارگذارهای سریع ناسازگار هستند . غیرفعال کردن کارتریج به این معنی است که هرگز نیازی به برداشتن آن از کمودور نیست و این مطلوب کاربرانی است که بصورت حرفه ای در بخش برنامه نویسی کمودور فعال هستند .
یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد کارتربج فاینال 3 کمودور رابط کاربری گرافیکی آن بود ، حتی زمانی که کاربرد آن در مقایسه با سایر محیط‌های رابط کاربری گرافیکی برای کمودور 64 مثل geos بسیار محدود بود. اگر هنگام روشن کردن کمودور نمیخواهید در این صفحه گرافیکی فعالیت کنید کافیست کلید RUN/STOP را در حین روشن کردن یا تنظیم مجدد نگه داشته شود.
کارتریج یک رومیزی WIMP گرافیکی ارائه می‌دهد . . ظاهر گرافیکی دسکتاپ از سیستم عامل اولیه آمیگا به عاریت گرفته شده است. بارگیری ابزارهای مبتنی بر رابط کاربری گرافیکی جدید از روی دیسک یا نوار امکان پذیر است ، اگرچه این موارد زیاد مورد استفاده کاربران قرار نگرفت .
از ابزارهای موجود در رام
کارتربج فاینال 3 کمودور، مفیدترین آنها یک ویرایشگر متن ، یک ابزار مدیریت فایل دیسک، یک ماشین حساب و یک ساعت زنگ دار بود. این صفحه در طراحی جدید کارتربج فاینال 3 کمودور که به فاینال کارتریج پلاس نامگذاری شده، توسعه یافته و برنامه های متنوع و بسیار کاربردی در ایپرام 256 کیلوبایتی آن کار گذاشته شده است.
یک امتیاز فروش پرتعداد این ماژول، ویژگی دیسک و نوار توربو بود که برای اکثر دستورات کاربرد دارد . این امر بارگذاری برنامه ها را از روی دیسک یا نوار به طور قابل توجهی تسریع می کند. با این حال، بزرگترین نقطه قوت این کارتریج خاص برای کمودور 64، در برنامه مانیتور کد داخلی دستگاه نهفته است ، که قادر به گسترده ترین طیف از ویژگی ها، مانند متن و sprite dump، و همچنین ویرایش متن و sprite است.

کارتربج فاینال 3 کمودور پسوندی برای بیسیک کمودور ارائه کرد که حاوی چندین ابزار کمکی جدید برنامه نویسی بیسیک مانند دستور RENUMBERو چندین دستور کاربردی بود که یکی از قابل توجه ترین آنها دستور DOS" است که می توان از آن برای دادن دستورات فایلینگ کمودور استفاده کرد (مثلاً برای حذف یک فایل). ، وضعیت خطای درایو را بخوانید یا دایرکتوری دیسک را بدون بازنویسی برنامه بیسیک در حافظه نمایش دهید ( $"DOS). دستورات بیسیک همچنین اجازه بازگشت به حالت دسکتاپ GUI یا راه اندازی مانیتور زبان ماشین را می دهد. البته کارکرد بخش های مختلف کارتربج فاینال 3 کمودور بسیار گسترده است و در این مقاله نمی گنجد، فایل راهنمای این کارتریج به زبان اصلی را در این قسمت دانلود کنید (لینک تلگرام)
دیگر قابلیت کارتربج فاینال 3 کمودور - یعنی ویژگی فریزر امکان ذخیره محتویات حافظه روی دیسک را فراهم می کند تا در مرحله بعد از سر گرفته شود (برای مثال، این امکان کپی راحت بازی‌های تک مرحله ای را فراهم می کند ). همچنین امکان استفاده از برخی از عملکردهای ابتدایی تقلب بازی (به عنوان مثال غیرفعال کردن تشخیص برخورد اسپرایت) و چاپ یک کپی از تصویر صفحه در چاپگر را فراهم می کند. فریزر همچنین اجازه دسترسی به مانیتور زبان ماشین را می دهد .

بین کاربران این بحث مطرح است که کارتربج فاینال 3 کمودور بهتر است یا کارتریج اکشن کمودور ؟

هرکدام از این کارتریج ها ویژگی های خود را دارند، در گذشته کارتریج اکشن کمودور ویژگی هایی نسبت به فاینال 3 دارا بوده است، بخصوص در زمینه هک و نسوز کردن بازیها ، ولی در مقایسه با نسخه جدید کارتریج، یعنی فاینال 3 پلاس باید در این مقایسه تجدید نظر کرد.

رام 256 کیلوبایتی جدید کارتربج فاینال 3 پلاس کمودور حاوی برنامه های جانبی متنوعی است که حتی شامل بازی هم میشود و با وصل بودن این کارتریج به کمودور احتمالا آن دسته از کاربران که به کمودور سنتی علاقه دارند، شاید نیاز به ابزار جانبی دیگری برای کمودور خود احساس نکنند .

کارتربج فاینال 3 پلاس کمودور ترکیبی از دو کارتریج می باشد - کارتریج فاینال 3 کمودور اصلی و کارتریج یوکارت کمودور که در مقاله مربوط به کنگفوفلش کمودور توضیح داده شد


بزرگترین مزیت کارتریج فاینال 3 پلاس کمودور نسبت به فریز کارتریج های مشابه، امکان بازتولید آن توسط کاربران در سراسر دنیا، در کارگاههای شخصی است که با هزینه نسبتا مناسب میتوان از لذت داشتن آن بهره مند شد.

برنامه های جانبی که در نسخه جدید کارتریج فاینال 3 پلاس در دسترس است و این کارتریج را قدرتمندتر از همیشه نشان می دهد
اگر به دومین برنامه توجه کنید، tape kernal مشاهده میشود که یکی از کرنال های عالی کمودور جهت بهبود سرعت خواندن و نوشتن نوارخوان کمودور می باشد! میتوان فاینال 3 پلاس کمودور را یکی از سطح بالاترین کارتریج های کمودور به حساب آورد...

کارتربج فاینال 3 پلاس به تعداد محدود ، بصورت آماده ، و بصورت کیت سرهم نشده (برای علاقمندان به مونتاژ)، با قیمت بسیار مناسب عرضه میگردد ، برای سفارش روی این متن کلیک کنید

کنگفوفلش کمودور  kung fu flash cartridge

در این مقاله تجربیات کار با کنگفو فلش و روشهای ساخت آن توضیح داده میشود

برای شناخت کنگفوفلش بهتر است با معرفی یوکارت شروع کنیم :

یوکارت چیست؟
ویژگی جالبی که کامپیوترهای 8 بیتی داشتند، حفظ ارتباط با کارتریج در کنار نوارخوان و دیسک گردان بود. بهرحال کامپیوترهای 8 بیتی همزمان با کنسولهایی مانند آتاری و نینتندو وارد بازار شدند و مخاطب هنوز از این کامپیوترها انتظاراتی مشابه کنسولهای بازی داشتند و سازندگان این کامپیوترها هم موضوع را در نظر گرفته و این کامپیوترها را مجهز به درگاه کارتریج میکردند که علاوه بر تولید کارتریج های بازی، انواع کارتریج برنامه و یوتیلیتی هم روانه بازار میشد

مزیت این کارتریج ها سرعت بسیار بالاتر اجرای برنامه ها و بازیها در مقایسه با نوارخوان بود و البته این قبیل کارتریج ها قیمتهای بالایی هم داشتند

این کارتریج ها توسط شرکت های مختلفی تولید میشد و هر تولید کننده ای در آن زمان برای تسلط بر بازار سعی میکرد شیوه جدیدتری بکار بگیرد تا بتوانند برنامه هایی با حجم بالاتر را بر روی کارتریج به بازار ارائه دهند
کارتریج های اولیه در ظرفیتهای 8،16،32 و نهایتا 64 کیلوبایت تولید میشدند و توان اجرای برنامه هایی نهایتا با همین ظرفیت داشتند، ولی در سالهای پایانی تسلط کمودور بر بازار، تولیدکنندگانی مانند ocean توانستند به تکنیک هایی در ساخت کارتریج دست پیدا کنند که برنامه هایی با حجم بالاتر از 64 کیلوبایت هم بر روی کارتریج به بازار ارائه دهند که البته اغلب، بازیهای معروف و جذاب بودند....

در دوران اخیر طراحان علاقمند و دارای دانش سخت افزار توانستند کارتریجی طراحی کنند که توان اجرای انواع کارتریج های قدیمی را داشته باشد که این کارتریج ها به یونیورسال کارتریج معروف شدند

این کارتریج توان اجرای برنامه از روی ایپرام هایی با ظرفیت 64،128،256،512،1024 کیلوبایت را دارا هستند و دارنده این کارتریج میتواند برنامه و بازی های دلخواه خود را روی این ایپرام ها ذخیره نموده و از آن استفاده کند (روی یک ایپرام 1 مگابایتی بطور متوسط میتوان 40 بازی تکفایل را ذخیره کرد)
برای این کار شما باید یک دستگاه پروگرامر یونیورسال هم داشته باشید تا بتوانید ایپرام هایتان را پروگرام کنید و همچنین باید چند برنامه هم روی ویندوز خود نصب کنید که بتوانید فایلهای مختلف کمودور که عموما prg هستند را به فایل باینری تبدیل کنید، چون این کارتریج نهایتا با فایل باینری اجرا میشود...

میتوانید اطلاعات کاملتری از این کارتریج را در لینک زیر جستجو کنید


http://oldcomputer.info/hacks/ucart/index.htm

حال برگردیم به مبحث کنگفو فلش...


کنگفوفلش در وهله اول یک یونیورسال کارتریج بسیار کامل و پیشرفته است، با هزینه بمراتب پایینتر
برای کار با یوکارتها شما نیاز به یک کامپیوتر و یک پروگرامر دارید که ارزانترین پروگرامرها حداقل 100 دلار قیمت دارند، بعلاوه اینکه تبدیل فایلهای کمودور به فایل باینری کاری نسبتا سخت و وقتگیر میباشد و بسیاری از برنامه های کمودور اصولا با این تبدیلات ناسازگاری نشان میدهند...
کنگفوفلش در ابتدای کار خود را بصورت یوکارتی نشان خواهد داد که کامپیوتر و پروگرامر مورد نیاز یوکارتها را درون خود جای داده است
روش کار به این صورت است که فایلهای مختلف را بسیار سریع فلش میکند و در آی سی مربوطه که روی بورد کارگذاشته شده قرار میدهد، خیلی سریعتر از آنچه که فکر کنید!!
این برنامه در حافظه کنگفوفلش باقی می ماند تا زمانی که برنامه دیگری را تصمیم بگیرید که فلش کنید...
کنگفوفلش برخلاف یوکارت قابلیت کارکردن با همه انواع فایلهای کمودور را دارد و به راحتی فایلهای prg و crt را پشتیبانی میکند
این کارتریج توان اجرای فایلهای crt فریز کارتریج هایی همچون فاینال 3 یا اکشن 6 را دارد و بعد از اجرا کردن این فایلها، کنگفوفلش تبدیل به فریز کارتریج می شود که ویژگی بسیار جالب توجه این کارتریج ارزشمند است، و تا زمانی که تصمیم به تغییر نگیرید آخرین برنامه اجرا شده در حافظه کنگفوفلش باقی خواهد ماند...

حال بپردازیم به این مقوله که آیا کنگفوفلش میتواند جایگزین مبدل sd2iec هم باشد؟

جواب این سوال یک "نه" قاطعانه است..


عجله نکنید منظورم این نیست که sd2iec وسیله بهتری میباشد، sd2iec توان اجرای هیچ کدام از قابلیتهای کنگفوفلش را ندارد...

اخیرا طراح این کارتریج، قابلیت کار با فایل های D64 وD81 که در اصل ایمیج دیسکهای اصلی کمودور هستند را برای این کارتریج تعریف کرده و کارتریج میتواند این فایلها را باز کرده و فلش و اجرا کند
ولی فقط توان اجرای برنامه های تک فایل را دارد و اگر ایمیج D64 یا D81 حاوی چند فایل پشت سرهم باشد توان اجرای فایل بعدی را ندارد، مثل بازیها که با طی شدن مرحله اول باید مجددا سیستم به محل ذخیره اطلاعات مراجعه کرده و مرحله بعدی را لود کند یا دیسکهایی که ابتدا با دمو آغاز میشوند ، توان اجرای چنین کاری ندارد به این دلیل که ساختار کنگفوفلش و ایزی فلش شبیه به پروگرام کردن ایپرام می باشد ولی ساختار sd2iec شبیه به ساختار بلوک بندی دیسکهای 170 کیلوبایتی قدیمی است و طبق همان ساختار تک تک بلوکهای ایمیج ها را مثل دیسکهای ارجینال قدیمی در اختیار سیستم فایلینگ کمودور قرار می دهد، البته احتمال دارد مشخصا در کنگفوفلش مربوط به برنامه نویسی باشد و شاید در آپدیتهای بعدی راهکاری برای ایجاد چنین ساختاری پیدا شود
خبر خوب اینکه تعداد بسیار زیادی از بازیهای معروف و چندمرحله ای کمودور، مثل سری نینجا، بصورت فایل crt ارائه شده اند و روی کنگفوفلش قابل اجرا هستند و شاید آنچنان هم این مورد آزار دهنده نباشد ولی کماکان برخی از بازیهای چند مرحله ای را از دست خواهید داد ، همچنین در مبدل sd2iec میتوان با دکمه فیزیکی ایمیج ها را تعویض کرد و مثلا بازیهایی که دیسک دوم دارند را به این طریق به ایمیج دوم هدایت کرد که در کنگفوفلش چنین دکمه ای اصولا طراحی نشده است
پس بعنوان مبدل sd2iec روی آن حساب باز نکنید (حداقل تا زمانی که برنامه نویسی بتواند چنین تعریفی برای این کارتریج ارائه دهد)

درنظر داشته باشید همین مقدار که میتوانید درون یک ایمیج، فایلها را بخوانید و حتی برنامه های خودتان را سیو کنید هم مزیت بسیار بزرگیست - میتوانید برنامه بیسیک خود را نوشته و ذخیره کنید و در هنگام اجرا مثل کارتریج ، سریع اجرا کنید، این قابلیت به کاربر امکانات ویژه ای میدهد که اگر خلاق باشید اتفاقا میتوانید خوب استفاده کنید، مثلا شاید دیگر نیاز به کامپایلرهای برنامه نویسی نداشته باشید چون همین قدر که در محیط بیسیک کمودور یک برنامه بنویسید و سیو کنید بوسیله کارتریج تبدیل به فایل اجرایی شده و همزمان تبدیل به کارتریج میشود، قابلیتی که برنامه نویسان آماتور قدیم در خواب هم نمیتوانستند ببینند، ولی بهرحال sd2iec را نمیتوانید به این راحتی حذف کنید

سرعت اجرای برنامه ها در کنگفوفلش بسیار بالاست، بالاتر از هر فست لودر که تابحال برای کمودور شناخته باشید..

اگر تصمیم دارید برای کمودور خود زیاد هزینه نکنید داشتن این کارتریج شما را کاملا بی نیاز خواهد کرد و نیاز به وسایل جانبی دیگری برای کمودور خود احساس نخواهید کرد ، حتی میتوانید قید دیسک درایو و نوارخوان و sd2iec و هر کارتریج دیگر را بزنید ، ولی اگر مثل من از آن دسته از علاقمندانی باشید که قانع نیستید، مسلما داشتن هر وسیله جانبی کمودور، شما را سرگرم خواهد کرد و داشتن بوردهای مختلف کمودور برای شما لذت بخش خواهد بود، بخصوص که داشتن این بوردها توسط تیمی از دوستان متخصص که در کنار خود دارید مقدور شده باشد و دست واسطه ها و هزینه های دلاری و مالیات و گمرک و..... از این لذت کوتاه شده باشد
خوب است بدانید هزینه کارتریج فاینال 3 پلاس مبلغ مناسبی برای بورد و قطعات برای من آب خورد و خودم توانستم آن را اسمبل کنم، قطعات کنگفوفلش بدلیل داشتن میکروکنترلر چندین برابر گرانتر از فاینال 3 هزینه دارد..
اسمبل کردن کنگفوفلش به دلیل ظرافت قطعات، نیاز به تجهیزات حرفه ای دارد که باید به اهل فن سپرده شود..
در این زمینه اکثر تعمیرکاران موبایل تجهیزات و تجربه لازم برای انجام کار دارند و اگر کسی را پیدا کنید که خیلی مشغله نداشته باشد، با مبلغ مناسبی اینکار را برای شما انجام خواهند داد ...

این مطلب را در آینده ادامه خواهم داد ...

برای خرید این کارتریج اینجا کلیک کنید

To access the English translation of the text. Click to continue the text

ادامه نوشته

۲۰ کامپیوتر برتر خانگی

۲۰ کامپیوتر برتر خانگی

آنها مانند آینده به نظر می رسیدند ... و ما اینجا هستیم. ما ماشین‌های کامپیوتری کلیدی را به یاد می‌آوریم که الهام‌بخش نسلی از گیمرها و برنامه‌نویسان بودند

به دلیل طولانی بودن مطلب، مقاله کامل را در "ادامه نوشته" دنبال کنید

ادامه نوشته

کامپایلر زبان برنامه نویسی Blazin' Forth

Blazin' Forth یک سیستم کامل Forth-83 برای کامپیوتر کمودور۶۴ است.فایل نرم افزار شامل همه کلمات از مجموعه کلمات مورد نیاز، مجموعه کلمات پسوند دو عددی و مجموعه کلمات پسوند اسمبلر است. همچنین تقریباً تمام مجموعه کلمات مرجع کنترل شده و کلمات قابل اجرا از مجموعه کلمات مرجع کنترل نشده را شامل می شود. کلمات حذف شده از مجموعه کلمات کنترل شده عبارتند از -->، K، و Octal

بقیه موارد گنجانده شده اند. این سیستم همچنین شامل نسخه های خود از مجموعه Word Extension است که شامل ویژگی های امنیتی کامپایلر است.

** توجه - نسخه مخصوص کمودور Plus4 نیز روی دیسک وجود دارد

فایل را اینجا دانلود کنید